شستن دست و صورت و رساندن آب بر بدن در خاموش نمودن آتش خشم موثر است که در این میان وضوء گرفتن و غسل کردن نقش مۆثّرتری دارد که در شستشوی عادی چنین تأثیری وجود ندارد.
در روایتی زیبا و دلنشین از پیامبر گرامی اسلام (صلی الله علیه و آله) وارد شده که حضرت فرمود: (اذا غضب احدکم فلیتوضا و الیغتسل فان الغضب من النار). هنگامی که یکی از شما خشمگین شد پس وضوء بگیرد و غسل کند، زیرا غضب از آتش است.
.
این دستور مشکل گشا از پیامبر عزیز اسلام (صلی الله علیه و آله) بدین جهت است که خشم آتشی است که از درون انسان بر می خیزد و آثارش در ظاهر انسان نمایان می شود به گونه ای که کمتر عضوی از اعضاء بدن است که تحت تأثیر آن واقع نشود و لذا حرارت این آتش اعضاء بدن را فرا گرفته و آنها را می آزارد. طبیعی است که بهترین چیزی که می تواند حرارت ایجاد شده را پایین آورده و به انسان آرامش بخشد، آب است.
کانال ترک گناه👇
telegram.me/tarkgonah
تاثیر تغذیه در کنترل خشم و غضب(توصیه هایی از طب سنتی ایرانی و اسلامی و گیاهی)✔👇
.
بر حسب روایات و تجربیات پزشکان مسلمان، کلم، کاهو، بادمجان، لوبیا، آب دم کرده تیول، نوشیدن آب سرد، خوردن روغن زیتون و مویز و گوشت دُراج (كبكانجير)، ترک صحنه خشم، شستن دست و صورت و سر با آب خنک، وضو دائم و ذکر خدا کاهش دهنده و کنترل بخش غضب و خشم می باشد.
.
در کتب طب سنتی نیز، داروهای متعددی برای درمان آن برشمرده اند. از جمله این که روزی سه بار آب خنک را در کف دست خود ریخته در بینی خود استنشاق کنند.
بعد به اندازه یک عدس انفیه (1) را به وسیله نی در هر سوراخ بینی بکشید. همچنین آب لیمو، آب کرفس و آب هویج را مخلوط کرده میل کنند.
.
همچنین نوشیدن شربت سکنجبین ( شامل سرکه طبیعی و عسل) و چهار عرق سرد شامل عرق بید+ کاسنی + کیالک + شاتره بصورت ترکیب یا جداگانه ، روزانه در 3 نوبت. مصرف لیموی تازه و در صورت نبودن آبلیموی طبیعی با آب.
نخوردن شام چرب و سرخ کردنی و خوردن سالاد با روغن زيتون و كمي آبليمو .
نوشیدن آب به میزان کافی .
خوردن پنچ وعده غذای کم حجم و به هیچ وجه گرسنگی ندادن به خود.
.
انفیه: در لغت هر دارویی را که به بینی کشند انفیه (بوییدنی) گویند. انفیه مادهای است که برای باز شدن مجاری تنفسی استفاده میشود. و طریقهٔ استعمال به این صورت است که مقداری کمی از آنرا به همراه دم، به داخل بینی میرانند. تخم گشنیز،گل بنفشه و کندش به اندازه مساوی آسیاب و ترکیب کنید تا انفیه مناسب تهیه شود.
.
منابع: خبرگذاری دانشجو و
vsirjan.ir/?p=117
🔴🔵🔴🔵🔴
Channel telegram.me/tarkgonah
ادامه روش های کنترل خشم:
🔶🔵 _با خود شرط كنيد كه هيچ گاه و در هيچ شرايطى، برخورد تند نداشته باشيد و اگر ناگهان از شما برخورد تندى سر زد، خود را جريمه كنيد. براى مثال تصميم بگيريد - يا در صورت امكان نذر كنيد - اگر بر سر كسى فرياد زديد، فلان مبلغ را صدقه بدهيد، يا نماز شب بخوانيد و يا يك روز روزه بگيريد.
اين گونه جريمه معنوى نبايد نگاه انسان به عمل نيك را منفى كند؛ بلكه بايد آن را با يك تير دو نشانه زدن به حساب آورد؛ يعنى از طرفى رشد و تعالى معنوى و كسب تقرب مستقيم به سوى خدا و از طرف ديگر بازداشتن از بدى ها و زشتى ها.
كارآيى اين روش، بسيار بالا است و بسيارى از علماى بزرگ، بدين سان تمرين عملى و خودسازى كرده اند.
.
_🔶🔵 در هر مسئله اى، ابتدا از ديگران انتظار بدترين برخورد را داشته باشيد و خود را براى تحمل آن آماده كنيد. اين نكته باعث مى شود، برخوردهاى خوب بيش از انتظار، در شما ايجاد خشنودى كند. اگر هميشه انتظار برخورد خوب داشته باشيد، چه بسا نتيجه عكس خواهيد گرفت.
.
_🔶🔵 از حساسيت بيش از حد در هر زمينه بپرهيزيد.
کانال ترک گناه✨
http://telegram.me/tarkgonah
ادامه شیوه های #کنترل_خشم👇
✅ -به خودتان تلقين كنيد كه اتفاق خاصى نيفتاده؛ مگر آسمان به زمين آمده است؟ ديگران در چنين مواردى چه مى كنند؟ آيا همه عزا مى گيرند؟ هر كس به كارى مشغول مى شود و به اين گونه موارد اعتنايى نمى كند.
.
✅ - از خواندن قرآن به مقدار زياد و در نوبت هاى متعدد در روز غفلت نورزيد. قرآن تأثير زيادى در رسيدن به حالت سكينه و آرامش درونى دارد. عبادت هاى خود، مانند نماز را در اول وقت و با حضور قلب كامل به جا آوريد كه تأثير بزرگى در رسيدن به اطمينان خاطر دارد.
.
✅ -اگر امكان دارد، هنگام عصبانيت يا بى حوصلگى و كسالت، يك دوش آب ولرم بگيريد. بعد از استحمام و به هنگام خروج از حمام، دو پاى خود را تا قوزك، با آب سرد بشوييد.
.
✅ - وضو با آب سرد مي تواند تا حد زيادي از عصبانيت شما بكاهد.
.
✔ -با افراد خوش خلق و غير عصبى معاشرت كنيد.
.
✅ - از موقعيت هايى كه زمينه تندخويى در آن فراوان است، اجتناب كنيد و در موقعيت هايى حضور يابيد كه رفتار پرخاشگرانه در آنجا ديده نمى شود و از شرايطى كه شما را به رفتارهاى تند دعوت مى كند، دورى گزينيد.
.
✅ -هر گاه عصباني شديد اين مطلب را به خود متذكر شويد كه من الان عصباني هستم، در واقع خودآگاهي هيجاني مقداري از عصبانيت شما مي كاهد.
کانال ترک گناه👇
telegram.me/tarkgonah
#ترک_خشم
✅-وقتى كه با امور عصبانيت آفرين مواجه هستيد، براى مدتى (حدود 10 تا 15 دقيقه)، راه دريافت هاى حسى خود را سد سازيد براى مثال جلوى گوش خود را بگيريد و چشمان خود را ببنديد و سر خود را پايين اندازيد تا دريافت هاى عصبانيت را تحت كنترل شما در آيند و موجب تحريك بيشتر شما نشوند.
.
✅-اگر رفتار و يا صفتى كه در شخصى هست، موجب عصبانيت شما شده، آن را شوخى تلقى كنيد و به شكلى، خود را از تيررس او دور در نظر بگيريد. يعنى؛ از در نظر گرفتن خويش به عنوان مخاطب رفتارهاى ديگران پرهيز كنيد؛ مثلاً از مشاهده كسى كه فحش مى دهد با خود بگوييد مخاطب او من نيستم و در اين هنگام از صحنه دور شده و راه دريافت هاى حسى را سد سازيد تا بيشتر مورد هجوم قرار نگيريد.
.
✅-يكي از راهكارهاي مفيد براي كاهش خشم و عصبانيت اين است كه در هنگام عصبانيت با دوستان ديگر ارتباط برقرار كرده و با آنها راجع به مسائل ديگري غير از مسئله خشم آور صحبت كنيد. شايد اين عمل در حين عصبانيت كار سختي باشد ولي اگر شما خواهان آرامش هستيد بايد اين كار را انجام دهيد صحبت كردن راجع به مسئله ديگر به شما كمك مي كند تا نتوانيد به موضوع خشم آور فكر نكنيد.
کانال ترک گناه👇
telegram.me/tarkgonah
#ترک_خشم
✅-برای پیشگیری از خشم ذكر «لا حول و لا قوة الا باللَّه» را زياد بر زبان جارى سازيد و سوره «والعصر» را زياد بخوانيد. تكرار صلوات بر رسول خدا و خاندان پاکش و همچنین اذكار «استغفراللَّه ربى و اتوب اليه» و «اعوذ باللَّه من الشيطان الرجيم» نيز مفيد است.
امام صادق(ع) فرمودند: «خداوند به برخى از انبيا وحى كرد،: اى فرزند آدم! در وقتى كه غضبناك گرديدى، مرا ياد كن تا من هم تو را در وقت غضبم ياد كنم و تو را هلاك نسازم» بنابراين ياد خدا علاوه بر اينكه آتش خشم را خاموش مى كند، موجب آرامش انسان مى شود و در قيامت نيز آثار مثبتى به دنبال دارد.
.
✅-اگر گاهى سريع سخن گفتيد و عجولانه تصميم گرفتيد و رفتار نابجا از شما سرزد؛ به سرعت خود را سرزنش و حتى در لفظ، اظهار پشيمانى كنيد و وعده ها و قول هاى خود را در ذهن خويش، حاضر سازيد.
.
✅-باز هم تکرار میکنیم که به هنگام بروز عصبانيت و تندخويى، سريع حالات خود را تغيير دهيد. براى مثال اگر ايستاده ايد، بنشينيد و اگر نشسته ايد، دراز بكشيد و صورت خود را با آب سرد بشوييد. يك ليوان آب خنك بياشاميد و خود را از آن موقعيت دور سازيد.
.
✅-به هنگام عصبانيت چند نفس عميق بكشيد و سعي كنيد به چيزي فكر نكنيد.
.
✅- چند لحظه دراز بكشيد و چشمان خود را ببنديد و همه ماهيچه هاى خود را شل كنيد تا آرامش عضلانى پيدا نماييد. فكر خود را از آنچه موجب عصبانيت شما شده است، منصرف كنيد و به عضلات بدن خود تمركز يابيد.
اول از همه لازمه یکم با خشم آشنا بشیم آیا مطلقا بد هست؟
خشم چیست؟
هر وضعیتی که ما را ناکام کند باعث ایجاد احساس خشم می شود. وقتی عاملی مانع رسیدن ما به هدف و خواسته هایمان شود، عصبانیتمان بروز می کند. عاملی از جمله جسمانی (خستگی مفرط)، محدودیت هایی مثل (فلج یا ناتوانی پس از یک حادثه)، کم کاری فردی (آماده نبودن برای امتحان)، رفتاری دیگران (سخت گیری بی دلیل، تحقیر و مسخره کردن) و فریب خوردن توسط دیگران می توانند موجب خشم شوند. در خشم حسی از برحق بودن یا همان حق به جانب بودن است.
.
غالبا این تصور اشتباه را داریم که خشم هیجانی طبیعی است که ما قادر به کنترل آن نیستیم یا اینکه لازم نیست آن را مدیریت و مهار کنیم، این در حالی است که خشم، هیجان منفی قابل کنترلی است که اگر بخواهیم میتوانیم آن را مدیریت کنیم.
.
در صورتی که خشم به طور صحیح مدیریت شود، به ما انرژی می دهد تا در جهت رسیدن به اهداف مان فعالیت کنیم یا به مسائل و مشکلات رسیدگی نماییم.اما در صورتی که خشم به شیوه ای غلط ابراز شود یعنی سبب واکنش های غضب آلود و پرخاشگرانه گردد، نه تنها مشکلات حل نشده باقی می ماند بلکه بیشتر می شود که مهمترین اثر منفی آن اختلال در ارتباط با دیگران است.
.
آیا خوب است که به اصطلاح «همه چیز را بیرون بریزیم»؟ روانشناسان می گویند این یک اسطوره خطرناک است. برخی افراد از این نظریه به عنوان مجوزی برای آزار و آسیب دیگران سوءاستفاده می کنند. پژوهشگران دریافته اند از «خشم منفجر شدن» در واقع عصبانیت و تهاجم را بیشتر می کند و هیچ گونه فرصتی به شما یا طرف نمی دهد که مسئله را حل کنید. از همه چیز بهتر این است روشن کنید چه چیزی عصبانیت شما را آغاز می کند و سپس راهبردها و استراتژی هایی را در پیش گیرید که نمی گذارد شما به دره خشم پرتاب شوید.
.
پس هدف ما غلبه و کنترل خشم هست نه سرکوب کامل
کانال خودسازی
Telegram.me/tarkgonah
نخست باید بپذیریم که خشم یکی از جنبههای عادی زندگی است و هر کسی گاهی دچار خشم میشود. خشم یک امر کاملا عادی و طبیعی و واکنشی غریزی است که اساسا در پاسخ به تهدید علایق حیاتی بروز میکند و بنا به دلایلی از جمله حوادث و رویدادهای بیرونی یا تغییرات درونی پیش میآید.
.
چهطور از خشم فرار کنیم؟
نیازی نیست از خشم خود فرار کنید. با آن دوست هم نشوید. بلکه آن را به عنوان علامت و نشانه دقیقی بپذیرید که مشکلات زندگی را به شما نشان میدهد، آنگاه درصدد ترمیم بخشهای آسیب دیده باشید.
خشم مثل چراغ چشمکزنی است که در تقاطع راهآهن، روشن میشود و خبر از آمدن قطار در حال حرکت میدهد. خشم به این معنی است که باید به دنبال مشکل بگردید. باید برای بهبود وضعیت، کاری انجام دهید.
خشم پیامی است که نشان میدهد یک نیاز یا خواسته، برآورده نشده است. اگر شما خشمگین شوید و پرخاش کنید، در بیشتر موارد ظاهر قضیه، رفتار خشمگینانه است و عملا نیازی از شما مرتفع نشده یا نادیده گرفته شده است. اگر دیگران هم خشمگین شوند، بهتر است قبل از پاسخدهی به خشم آنها به منشا آن توجه کنید.
وقتی به پیام احساسات خود یا دیگران توجه نکنید، نیاز برآورده نشده، از بین نمیرود و به اشکال مختلف بروز مییابد تا شما از آن مطلع شوید و متاسفانه اگر زمانی از نیازهایتان مطلع شوید که احساسات شما سخت و حاد شده باشد به جای کُنِش، واکنش نشان میدهید و در اغلب موارد نسبت به خود یا دیگران خشمگین میشوید.
مطمئن باشید هنگام خشم، همیشه اولین راهی که به ذهن میرسد بهترین راه نیست، بنابراین با کنترل خشم و به تعویق انداختن تصمیم خود، میتوانید بهترین راه را برگزینید.
اثر عصبانیت بر بدن ما!!!
در اثر عصبانیت مزمن ممکن است به زخم معده، یبوست، اسهال، درد معده و روده، سکسکه، سوء هاضمه مزمن، حمله قلبی، سکته، مشکلات کلیوی، چاقی و یا سرماخوردگی های مکرر مبتلا شوید.
متخصصان دریافته اند که عصبانیت به شدت عضلات قلبی را تحت تاثیر قرار می دهد و توانایی قلب برای پمپاژ خون را کاهش می دهد.
عصبانیت طولانی مدت و مکرر، مانند کسانی که به دلیل شرایط شغلی همواره با خشونت زندگی می کنند، می تواند به وسیع ترین بخش بدن، یعنی پوست، آسیب بزند.
محققان ارتباط عصبانیت و اختلالات پوستی را مورد مطالعه قرار دادند و دریافتند زمانی که فرد عصبانیت خود را کنترل می کند، اختلالات پوستی به طور شگفت انگیزی بهبود می یابند.
📩راه های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
۱-بر هیجان خشمتان آگاه شوید
این درست است که شما هنگام خشم، دچار تعارض شده و در حالتی قرار گرفتهاید که شاید کنترل آن از دستتان خارج است، اما یادتان باشد خشم شما هیجان موقتی است و پس از لحظاتی فروکش خواهد کرد و پس از گذشت آن مدت، شما خواهید ماند و رفتاری که از خود بروز دادهاید، پس علاج واقعه پیش از مشکل کنید و با خود تمرین کنید که حتیالمقدور اسیر هیجانات موقت و زودگذرتان نشوید، در عین حال که به آنها آگاهید و نشانههای بروز آن را میدانید، بتوانید بر خود مسلط شوید و کاری نکنید که بعدها پشیمان شوید.
۲-علت خشم خود را بشناسید
جستجو کنید تا دریابید چه چیز خشم و عصبانیت شما را تحریک و برانگیخته میکند. موقعیتهای پیشینی را که خشمگین شدهاید ،یادداشت کنید، به این طریق میتوانید بفهمید در چه شرایط و موقعیتهایی عصبی میشوید و بیشتر در آن وضعیت، چه عکسالعملهایی نشان میدهید. قطعا با دانستن و پی بردن به اینکه چه کسی و چه چیزی باعث ناراحتی و خشمتان میشود میتوانید برای مقابله و کنار آمدن با چنین موقعیتهایی یا وضعیتهای مشابه آن، برنامهریزی کنید و رفتاری را که کمتر آسیبزا و تهاجمی است، از خود بروز دهید.
3- نیازهای محقق نشده خود را شناسایی کنیم.
زمانی که عصبانیت زیادی را در خودمان تجربه کردیم مطمئن باشیم که نیازهایی را داریم که باید به آنها رسیدگی کنیم. شاید ما نیاز داریم که خود را به خاطر رفتار بدی که هنگام بروز عصبانیت داشتیم، ببخشیم یا اینکه دیگران را به دلیل رفتارهایی که موجب بروز عصبانیت در ما شدهاند ببخشیم. بنابراین باید نیازهایی را که به آنها دست نیافتهایم، شناسایی و برای برآورده کردن آنها تلاش کنیم.
– گزینههای سازنده دیگری را به جای عصبانیت برای بروز احساس خود انتخاب کنیم.
به جای خشونت علیه اعضای خانواده و کودکان، راههای سازنده دیگر را شناسایی کنیم. این راهها میتواند یک پیادهروی ساده با دوستان یا چشمپوشی از خطاهای کسانی باشد که به ما بدی کردهاند.
📩راه های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
✳عصبانیت نابجا را شناسایى كنید
⬇⬇⬇⬇
در80 الى90 درصد موقعیت ها، عصبانیت نابجاست. وقتى عصبانیت در یك ارتباط یا یك موقعیت به طور مناسب كنترل نمى شود، به محدوده و موقعیت های دیگر انتقال مى یابد و عواقب ناگوارى را به بار مى آورد.
به طور مثال وقتی توانایی نه گفتن را در برابر درخواست همکار یا دوستی نداشته باشید و خود را از درون برای پذیرش مسئولیتی سرزنش کنید و خشمگین شوید و یا از همکارتان عصبانی شوید ولی چون نمی توانید این خشم را در آن موقعیت بروز دهید این عصبانیت را بر سر کسانی خالی میکنید که می توانید از دست آن ها عصبانی شوید مثل اعضای خانواده خودتان. در صورت عدم برخورد صادقانه با موضوع اصلى ممكن است شما هم خودتان را تنبیه كنید و هم به این ترتیب اجازه مى دهید كه حتى روابط سالم شما نیز تضعیف شود.
استرس در محل كار اغلب موجب عصبانیت در محیط خانه مى شود. بحث كردن در مورد فشارهاى كارى با اعضاى خانواده گاهى بسیار كارساز است. سهیم شدن آنها با مشكلات شما باعث مى شود نسبت به مشكلات شما حساس تر شوند و شما هم بهتر مى توانید از حمایت آنها بهره مند شوید.
.
اجازه ندهید عصبانیت «شكل بگیرد»
.
عصبانیت، حتى وقتى منطقى است، اگر بیش از حد طولانى شود، مثل زخمى است كه به آن اهمیت داده نشده و از خودش كینه، رفتار ناخوشایند و تنفر به جا مى گذارد. كینه هاى گذشته - بى عدالتى ها، بى انصافى هاى انجام شده توسط والدین، خواهر و برادرها، یا آشنایان - معمولاً مثل یك بار ِ غیرقابل تحمل منتقل مى شوند.
بخشش و «عفو كردن» باید با شكیبایى و خویشتندارى نشان دادن از خودمان، صورت پذیرد. به نظر كار دشوارى است، اما آیا انتخاب بهترى وجود دارد؟ وقتى به كینه ها و رفتارهاى ناخوشایند اجازه مى دهید كه به قوت خود باقى بمانند، مثل این است كه اجازه مى دهید از درون شما را بخورند - یك خودكشى آرام و تدریجى.
📩راه های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
🔵رابطه عصبانیت با گرسنگى را درك كنید
.
گرسنگى و عصبانیت با هم رابطه تنگاتنگى دارند، وقتى انرژى بدن كسى تقلیل مى یابد، دیگر حالش سرجایش نیست، كار طاقت فرسا و خستگى مى تواند موجب شود كه فرد سریع تر عصبانى شود.
چیزهاى بى اهمیت مایه دلسردى و نومیدى بزرگى به نظر مى رسند و اختلاف نظرهاى جزئى و بى اهمیت مى توانند به تنفر از بحث و گفت وگو منجر شوند. بحث و گفت وگو، به ویژه در مواردى كه پیش بینى مى شود اختلاف نظر وجود دارد، بهتر است بعد از صرف غذا صورت گیرد.«اگر مى خواهى او آرام و خونسرد بماند اول او را سیر كن» ایده خوبى به نظر مى رسد.
زنی به كار شوهرش خیلى علاقه داشت، اما تمام سؤالات او فقط پاسخ هاى خیلى كوتاه داشت. دلیل آن بسیار ساده است: اشتباه گرفتن وقت.
بعد از یك روز كارى، همسرش نیاز داشت تا نقش هایش را عوض كند، آرامش پیدا كند و سپس درباره وقایع كارى صحبت كند. با مقدارى غذا و زمان دادن، ممكن است خستگى اش در رود و رفتارش بسیار پسندیده تر باشد.
.
با خود گفتوگو کنید
.
برخی افراد عادت دارند، راجع به پیشامدی که برایشان به وقوع پیوسته با خودشان گفتوگو میکنند. گفتوگوی درونی در بسیاری از موارد باعث کاهش شدت خشم میشود، اگر چه در برخی دیگر، اثری عکس داشته و موجب افزایش یا تداوم و پایداری شدت خشم میگردد.
.
مثلا، ممکن است فردی از شخصی بشدت عصبانی باشد و حتی سالها آن را در دل خود نگه دارد، و هر بار با یادآوری آن مساله برافروخته و عصبی شود، چراکه خود را مستحق عذرخواهی از جانب فرد مقابل میداند که از آن دریغ شده است؛ اما اگر گفتوگوی درونی با نگاه منصفانه و به دور از توقع و قضاوت یکجانبهای انجام شود و گذشت و حل مساله در اولویت قرار داشته باشد، قطعا تاثیرات مثبتی خواهد داشت که باعث آرامش و تسکین خواهد شد.
کانال ترک گناه
telegram.me/tarkgonah
تکنیک توجه برگردانی💢
.
توجه برگردانی یکی از بهترین روشهای کنترل یا کاهش شدت خشم است. با معطوف کردن حواس به چیزهای دیگر یا با اشتغال به برخی از فعالیتهای جذاب و متضاد با آن موقعیت ناراحتکننده، میتوان با خشم لحظهای مقابله کرد و بر آن چیره شد.
.
در هر زمان و موقعیتی که در حال عصبانی شدن هستید سعی کنید یک کار بی ربط به قضیه ای که شما را دارد خشمگین می کند انجام دهید. یک لیوان آب خنک بخورید ، بروید در را باز کنید ، بند کفش هایتان را ببندید خلاصه در هر جایی یک کاری به غیر از عصبانی شدن انجام دهید !
با همسرتان جر و بحث می کنید یادتان می افتد که می توانید با کار بی ربطی خشم خود را فرو بخورید پس می روید و سریع یک لیوان آب می خورید !
.
-تغییر مکان و شرایط محیط
مثلا در منزل با همسرتان در حال صحبت هستید که کم کم احساس می کنید دارید عصبانی می شوید می توانید از خانه خارج شوید تا عصبانیت شما فروکش کند.
.
-آرام سازی
در صورت امکان مکان راحتی را پیدا کنید و در آن به آرام کردن خود بپردازید می توانی از تنفس شکمی استفاده کنید . هوا را به مدت 5 ثانیه به داخل ریه هایتان بکشید بدون اینکه قفسه سینه شما تکان بخورد .
بعد 10 ثانیه هوا را داخل ریه نگه دارید.
بعد سریع هوا را از ریه خارج کنید بدون اینکه بازهم قفسه سینه شما تکان بخورد.
کانال ترک گناه
telegram.me/tarkgonah
🔵🔷 تغییر خودگویی های منفی:
تفسیر ما از واقعیت و آن چه که به خود می گوییم می تواند باعث خشم یا آرامش ما شود. بنابراین هنگام خشم به آن چه که به خود می گویید توجه کنید. بیندیشید که آیا می توان به نوع دیگری به موضوع نگاه کرد؟
«همیشه همین طور است هیچ وقت ملاحظه ی مرا نمی کند»
«می توانید اینگونه بگوید»……که رفتار بدی داشت می توانست بیشتر حال مرا رعایت کند»
«افتضاح است همه چیز خراب شد»….
اینگونه بگویید«حق دارم ناراحت باشم ولی دنیا به آخر نرسیده»
-زندگی همیشه بر وفق مراد ما نیست
تا زمانی که نپذیرید زندگی هیچ وقت بیعیب و نقص نبوده و نخواهد بود، نسبت به همه چیز و همه کس حساس و خشمگین خواهید شد.
زندگی همیشه توام با رفتارها یا وقایعی است که گاهی کنترل آنها از دست ما خارج است، مثلا ممکن است با افرادی روبهرو شوید که رفتارهای مبادی آدابی ندارند، کسی شما را نادیده بگیرد، اوضاع مالیتان به هم بریزد، لاستیک ماشینتان به یکباره پنچر شود و…. برای اجتناب از خشم و عصبانیت، لازم است بپذیرید که در همیشه روی یک پاشنه نمیچرخد و نهتنها زندگی شما، بلکه زندگی همگان، فراز و نشیبهایی دارد که راه فراری از آنان نیست. با پذیرش اصل زندگی همیشه منصفانه نیست، میتوانید بخش اعظمی از خشم خود را کنترل کنید.
کانال ترک گناه👇
telegram.me/tarkgonah
✅-بیغرضانه با فرد مقابلتان، گفتوگو کنید
.
به جای سکوت کردن، غرغر کردن، انتقادهای کلامی کوبنده یا حتی برخوردهای فیزیکی، با فرد مقابلتان به گفتوگو بنشینید. بلی، گفتوگو یکی از موثرترین روشهای کنترل و کاهش شدت خشم است.
.
-توضیح بخواهید و آن را بشنوید
.
اگر بدانید علت رفتار فرد مقابلتان به چه دلیل است و از چه نشأت میگیرد، هدف از آن چیست و عاقبت آن به کجا منتهی میشود؛ شاید به جای عصبی و خشمگین شدن، هیجان دیگری را تجربه کنید.
بیایید به جای تقابل یا عکسالعملهای شدید و دور از شأنتان، سعی کنید با نوشیدن یک لیوان آب سرد بر خود و اعصابتان مسلط شوید و فرد مقابلتان را به آرامش دعوت کنید و از او بخواهید علت رفتارش یا فکری که آزارش میدهد را برایتان توضیح بدهد.
گاهی با شنیدن نظرات او، نهتنها آرام میشوید بلکه با درک متقابل از شرایط وی به گونهای کاملا متفاوت رفتار میکنید که شاید فرسنگها با خشم آن لحظهتان منافات داشته باشد.
مثلا اگر به هنگام رانندگی کسی به دلیل بیاحتیاطی، ماشینش را به ماشین شما بکوبد و آسیب بزند، بیتردید مایه تعجب نیست که خشمگین شوید و به سرعت از ماشینتان پیاده شده و فرد خاطی را متهم به بیاحتیاطی کنید، اما اگر در همان لحظه راننده عذرخواهی کند و به شما توضیح دهد که تحت فشار عصبی و روحی، حواسش پرت شده چون بتازگی متوجه بیماری لاعلاج فرزندش شده است، قطعا خشمتان فروکش خواهد کرد و به جای توهین و بگو مگو کردن خواهید گفت، اتفاقی است که پیش آمده، اشکالی ندارد، خداوند همه مریضها را شفا بدهد، اگر حالتان خوب نیست کناری بایستید و بعد از اینکه حالتان خوب شد رانندگی کنید، ممکن است اتفاق ناخوشایند دیگری رخ دهد که در این شرایط، اصلا به صلاحتان نیست و… .
شما با تجسم این حالت میدانید که چگونه هیجان خشمتان به هیجان محبت و حس همدردی و نگرانی تقلیل مییابد.
کانال ترک گناه👇
Telegram.me/tarkgonah
براى كنترل عصبانیت یك نمودار گردش كار درست كنید.
هر کسی می تواند اینکار را انجام دهد.
✔🔵 مثال اول:
در این مثال یک معلم مراحل زیر را براى كنار آمدن با عصبانیت خود، مؤثر مى داند.
☑ مرحله اول:
آیا من كاملاً عصبانى هستم یا «تا حدودى عصبانى» هستم؟
☑ مرحله دوم:
اگر من عصبانى هستم، آیا به خاطر چیزهایى است كه حالا اتفاق افتاده اند؟ یا به خاطر آن چیزهایى است كه پیش از این اتفاق افتاده اند؟
☑ مرحله سوم:
اگر عصبانیت من از جاى دیگرى است پس یك عصبانیت بى جا است؛ در این صورت به خودم اجازه مى دهم به دیگران بگویم «به من كمى فرصت دهید، كمى بعد برمى گردم.» به این ترتیب من مدتى وقت پیدا مى كنم تا با عصبانیت خود كنار بیایم. من از همراه كردن عصبانیت با خود و خالى كردن آن بر روى یك قربانى بى گناه دیگر به این وسیله خوددارى مى كنم.
☑ مرحله چهارم:
اگر عصبانیت من بى خود و منتقل شده نیست و دلیل عصبانیت كاملاً واضح است به خودم اجازه مى دهم تا آن را تحلیل كنم و درباره اش فكر كنم. اگر لازم باشد به خودم اجازه مى دهم تا با كسى كه به او اعتماد دارم درباره اش صحبت كنم.
.
✔🔵 مثال دوم:
یك مدیر از مدل زیر استفاده مى كند كه پركردن فرم مربوطه و تحلیل آن بسیار آسان است. او سه مرحله را براى این منظور انجام مى دهد.
☑ مرحله اول:
الگوهاى عصبانیتم را تحلیل كردم.
- فریاد زدن، جیغ زدن بر سر زیردستان.
- عصبانى شدن نسبت به همسر و فرزندان بدون هیچ دلیل خاصى.
☑ مرحله دوم:
موقعیت هاى خاص یا دوره هایى را كه طى آن احساس عصبانیت مى كنم شناسایى كردم.
- صبح هاى شنبه، بلافاصله بعد از رسیدن به اداره.
- روزهایى كه بعد از تعطیلات دوباره كار شروع مى شد.
- آخر هر ماه (هنگام بررسى عملكرد ماهانه)
- حدود30 الى45 دقیقه قبل از وقت ناهار.
- حدود30 الى45 دقیقه بعد از رسیدن به منزل.
☑مرحله سوم:
ادامه مرحله در پست بعد...
Channel👇
telegram.me/tarkgonah
ادامه ارسال قبل👇
☑ مرحله سوم:
قدم هاى مناسبى برداشتم تا با موقعیت هاى نامبرده سازگار شوم یا از وقوع آنها جلوگیرى كردم.
- به موقع غذا خوردم به خصوص در مورد صبحانه. از خوردن مواد اسیدى پیش از ناهار تا حدودى كاستم.
- یك ساعت زودتر به سركار رفتم تا در این وقت اضافى خودم را سر و سامان بدهم و براى دیگران اهداف را تعیین كنم.
- جلساتى را كه متضمن اختلاف نظرها بود براى بعد از وقت ناهار تنظیم كردم.
- از اعضاى خانواده خواستم به محض رسیدن ِ من به خانه هیچ موضوعى را براى تصمیم گیرى مطرح نكنند.
- هر روز عصبانیت خود را در محل كار و در خانه مورد بازبینى قرار دادم و این كار را به مدت یك ماه ادامه دادم.
همین چند قدم كوچك واقعاً كارساز بود!
.
بااین روش، مى توانید پیشرفت روزانه خود را درباره این كه چقدر خوب با اهدافى كه براى خودتان تنظیم كرده اید پیش رفته اید مرور كنید.
.
شما مى توانید با عمل كردن سر وقت به مقررات طى یك روز از شر عصبانیت ناسالم خلاص شوید. اهداف هر روز را تنظیم كنید و فقط 24 ساعت به آنها عمل كنید. عصبانیت شما را كاملاً تغییر مى دهد.
نکته مهم:❕ مسئولیت فردى الگوهاى ناسالم عصبانیت خود را بپذیرید و در مقابل میل شدید به سرزنش كردن دیگران براى عصبانیت خود، پافشارى و مقاومت كنید. شما ممكن است از روابط خانوادگى شروع كنید كه معمولاً از همه مؤثرتر و سخت تر است و سپس در مورد افراد دیگر وارد عمل شوید كه روابط با آنها از پیچیدگى كمترى برخوردار است.
.
به خاطر داشته باشید:
- راهنماهاى كاربردى در دسترس شما است تا «عكس العمل هاى عصبانیت» را كاهش دهید و به حداقل برسانید.
- شما باید براساس این راهنماها مدل مخصوص خودتان را طراحى كنید.
- حتى اگر یك یا دو مورد مؤثر باشد مى تواند كمك بى نظیرى براى شما باشد.
- با كاهش عصبانیت، شما سالم و با اعتماد به نفس (متكى به خود) مى شوید.
آیا باید به عصبانیت اجازه دهید تا تمام افكار شما را اشغال كند و زندگیتان را نابود كند؟
آیا شما باید خودتان را به خاطر آنچه كه دیگران انجام مى دهند، تنبیه كنید و از بین ببرید ؟
انتخاب خود را به كار ببندید.
عصبانیت را به طور معقول كنترل كنید و «فرد بهتر»ى شوید.
جوانی نزد عالمی آمد واز او پرسید:من جوان کم سن و سالی هستم اما آرزوهای بزرگی دارم و نمی توانم خود را از نگاه کردن به دختران منع کنم، چاره ام چیست؟
عالم نیز کوزه ای پر از شیر به او داد و به او توصیه کرد که کوزه را به سلامت به جای معینی ببرد و هیچ چیزاز کوزه نریزد. واز یکی از شاگردانش درخواست کرد او را همراهی کند واگر شیر را ریخت جلوی همه ی مردم او را کتک بزند.
جوان نیز شیر را به سلامت به مقصدرساند. و هیچ چیز از آن نریخت.
وقتی عالم از او پرسید چند دختر را در سر راهت دیدی؟
جوان جواب داد: هیچ، فقط به فکر آن بودم که شیر را نریزم که مبادا در جلوی مردم کتک بخورم و در نزد مردم خوار و خفیف شوم. عالم هم گفت: این حکایت انسان مؤمن است که همیشه خداوند را ناظر بر کارهایش میبیند و از روز قیامت و حساب و کتاب بیم دارد.
امام علی میفرمایند: اگر يكي از شما زني را ديد و خوشش آمد، چشم از او برداشته، نزد همسر خود رود كه آنچه او ديده است، همسرش نيز دارد و مواظب باشد كه شيطان را بر دل خويش راه ندهد و آن كه متأهل نيست، دو ركعت نماز بخواند و خدا را زياد سپاس گويد و صلوات بر پيامبر و خاندانش فرستد، آنگاه از فضل خدا بخواهد و خدا نيز با رحمت خويش او را از راه مباح بي نياز مي گرداند.(1)
.
در حجة الوداع ، زنی برای پرسیدن مسألهای خدمت رسول اکرم صلی الله علیه و آله آمد . فضل بن عباس پشت سر رسول خدا سوار بود . نگاه هایی بین آن زن و فضل رد و بدل شد . رسول اکرم متوجه شد که آندو به هم خیره شدهاند و زن جوان به جای اینکه توجهش به جواب مسأله باشد همه توجهش به فضل است که جوانی نورس و زیبا بود . رسول اکرم با دست خود صورت فضل را چرخانید و فرمود زنی جوان و مردی جوان ، میترسم شیطان در میان ایشان پا بنهد.2
1- تفسير نورالثقلين، ج 3، ص 586
2- صحیح بخاری جلد 8 صفحه 63
Telegram.me/tarkgonah
🔵دلیل علمی خلوت نکردن با نامحرم✅🔸
.
براساس تحقیقات دانشگاه والنسیا فقط پنج دقیقه تنها ماندن با یک زن جذاب باعث بالا بردن سطح کورتیزول، هورمون استرس بدن می شود .
کورتیزول در استرس فیزیکی یا روانی تولید می شود و به بیماری قلبی مرتبط است.
این تحقیق بر روی ۸۴ دانشجوی پسربدین صورت انجام گرفت که در یک اتاق به جز فرد مورد آزمایش یک مرد و یک زن غریبه نیز وجود داشت وقتی که زن غریبه اتاق را ترک کرد ترشح هورمون افزایشی پیدا نکرد اما وقتی مرد غریبه اتاق را ترک کرد و پسر با یک زن در اتاق تنها ماندند ترشح این هورمون افزایش پیدا کرد.
محققان نتیجه گرفتند برای بسیاری از مردان حضور یک زن جذاب ممکن است این ادراک را القا کند که یک فرصت برای معاشقه وجود دارد.(1)
نزدیک ترین موقعیت شیطان نسبت به انسان!
در چنین موقعیتى ، شیطان نیز بیش از هر وقت دیگرى به انسان نزدیک مى شود . شیطان ، خود به حضرت نوح علیه السلام مى گوید که : هنگام خلوت با زن نامحرم ، بیش از هر وقت دیگرى ، به فرد ، نزدیک هستم .(2)
در روایتى از امام باقر (علیه السلام) نیز آمده که ابلیس به حضرت موسى (علیه السلام) گفت : و هرگز با زن نامحرمْ خلوت نکن ؛ چرا که کسى جز خودم را واسطه میان شما دو نفر قرار نمى دهم.(3)
پیامبر (صلى الله علیه و آله) نیز مى فرماید : یکى از توصیه هاى شیطان به حضرت موسى (علیه السلام) این بود : اى موسى! نه تو با زنى خلوت کن و نه او با تو خلوت کند ؛ زیرا هیچ مردى با زنى خلوت نمى کند و هیچ زنى با مردى خلوت نمى کند ، مگر این که خودم همراه او باشم ، نه یارانم (4)
ظرافت این دو روایت ، در این است که براى بیان وضعیت شیطان در چنین موقعیتى ، از دو صفت «مُصاحب» و «رسول» استفاده شده که مى تواند بیانگر عملکرد وى باشد . واژه اول ، نشان مى دهد که در موقعیت خلوت ، شیطان ، مصاحب و همراه انسان مى گردد و واژه دوم ، نشان از واسطه گرى شیطان و ارسال پیام هاى نامرئى ، از یکى براى دیگرى است . هنگام خلوت ، هر کدام از زن و مرد ، ممکن است احساس کند که گویا کانال ارتباطى دو طرفه اى میان آنها برقرار شده و از طرف مقابل ، پیام علاقه و تمایل ، ارسال مى گردد . احساس ارسال چنین پیام هاى عاشقانه اى ، در حقیقت ، همان حضور شیطان است.
ممکن است افراد چشم چران در مقام مقایسه زنان خود با زنان و دختران کوچه و بازار برآیند و همیشه در این قیاس همسران خود را ناقص و زشت ببینند و از انتخاب همسر خود برای زندگی پشیمان و محزون گردند غافل از اینکه اگر با آنها هم ازدواج کنند باز هم زنانی زیباتر از آنان یافت خواهد شد.
یا یک زن با چشم چرانی، شوهرش را با مردان دیگر قیاس کرده و در رابطه اش سرد و افسرده گردد.
👇👇👇👇👇👇
کانال ترک گناه
@tarkgonah
محبت خدا به بندگان
روزي شخصي از بيابان به سوي مدينه مي آمد ، در راه ديد پرنده اي به سراغ بچه هاي خود در لانه رفت ، آن شخص كنار لانه پرنده رفت و جوجه ها را گرفت و به عنوان هديه نزد پيامبر آورد .
چون به حضور پيامبر رسيد ، جوجه ها را نزد پيامبر گذاشت ، در اين هنگام جمعي از اصحاب حاضر بودند ، ناگاه ديدند مادر جوجه ها بي آنكه از مردم وحشت كند آمد و خود را روي جوجه هاي خود انداخت .
معلوم شد مادر جوجه ها ، به دنبال آن شخص به هواي جوجه هايش بوده ، محبت و علاقه به فرزندانش بقدري بود ، كه بدون ترس خود را روي جوجه هايش انداخت .
پيامبر به حاضران فرمود : اين محبت مادر را نسبت به جوجه هايش درك كرديد ، ولي بدانيد خداوند هزار برابر اين محبت ، نسبت به بندگانش محبت و علاقه دارد .
@tarkgonah
ماجرایی واقعی و تاسف بار ولی عبرت آموز در کرج
خیلی وقت بود که عاطفه رو می شناختم. همیشه مانتو کوتاه و شال آویزونش با قد بلندش جلب توجه می کرد. آدم آرام و مهربانی به نظر می رسید. خیلی با محبت بود.
همسایه بودیم. هر وقت از تو کوچه رد می شد و همدیگر را می دیدیم احوال پرسی گرمی می کرد. کم کم باب دوستی با هم باز شد. البته بیشتر اون به خونه ما می اومد. پسر کوچولوی با نمکی داشت، خوبی این رابطه این بود که بچه هامونم می تونستن با هم بازی کنن.
هر وقت می اومد از هر دری با هم حرف می زدیم. از صحبت های آشپزی و شیرینی پزی گرفته تا مسائل سیاسی و اعتقادی عاطفه رو خیلی دوست داشتم اما نوع پوشش اون خیلی ناراحتم می کرد.
هر وقت بحث پوشش پیش می اومد، می گفت: دلت پاک باشه، خدا هر کی رو یه جور بازخواست میکنه. بهش گفتم عاطفه جان تو خیلی با نامحرم ها راحت حرف میزنی و شوخی می کنی. این رفتارها خطر آفرینه. خدای ما اینقدر مهربونه که توسط اهل بیت راه و چاره رو نشونمون داده. اما عاطفه می گفت: عزیزم بخدا اینطور که تو میگی نیست، من عاشق شوهرم هستم و هیچ علاقه ای به شخص خاصی ندارم. کسی هم حس خاصی نسبت به من نداره، فقط مثل آدم های متمدن با هم حرف می زنیم، مگه تو خارج هم همینطور نیست؟
از اینکه اینقدر راحت مسائل را می دید کلافه شده بودم. من از آمار روابط نامشروع غرب اطلاعاتی نداشتم ولی نمی دونستم این خطری که در کمینش هست رو چه جوری بهش گوشزد کنم؟ بهش گفتم: تو خارج هم کلی جنایات اتفاق می افته که ما ازش بی خبریم.
ولی من خیلی نگران عاطفه بودم، بیشتر نگرانیم بخاطر ماجرایی بود که برام تعریف کرده بود؛ درباره کار شوهرش می گفت که آزاده و برای بستن قرارداد، مشتری ها رو میاره داخل خونه و قرارداد می بنده.
بهش گفته بودم تو اون موقع چیکار می کنی؟
گفت: معلومه دیگه وقتی مهمون واسه خونتون میاد خودت چیکار می کنی؟ مثل یک همسر خوب پذیرایی میکنم ازشون!
گفتم: با چه لباسی میری جلوشون؟
گفت: با تونیک و شلوار و شال
گفتم: خودت هم میشینی پیششون؟
گفت: اره گاهی اوقات هم شوخی می کنن، شوخی می کنم. مهمونیه دیگه! ولی بگما، بهم میگن آبجی!
خیلی راحت و نترس حرف میزد و من همیشه براش نگران بودم! اون روز بعد از کلی حرف زدن بی نتیجه باهام خداحافظی کرد و رفت. چند روز بعد با گریه اومد پیشم. خیلی ناراحت و مضطرب به نظر می رسید. بغلش کردم، پرسیدم چی شده؟ با گریه گفت: شوهرم بازداشت شده. خیلی وضع بدی داشت، سعی کردم آرومش کنم، براش آب اوردم، نشست روی مبل دوباره گریه کرد.
پرسیدم خب بگو چی شده حالا؟
گفت: پریشب یکی از مشتری ها که خیلی میاد دیدن شوهرم. با شوهرم تماس گرفته بود. فهمیدم که تا ساعت دو شب کارش طول می کشه و نمیاد. منم از این تماس بی خبر بودم. با نیما پسرم داشتم تلویزیون نگاه می کردیم. ساعت شب بود. بدفعه دیدم در رو میزنن. تا در رو باز کردم دیدم، در رو هول داد داخل و گفت: عزیزم الان دیگه با هم تنها شدیم. منم از ترس فقط جیغ میزدم. که همسایه اومد و بیرونش کرد.
دیروز شوهرم پیداش کرده بود و با چاقو زده بودش، الانم شوهرم رو بازداشت کردن. تمام بدنش می لرزید، می گفت: اون مرده فکر کرده بوده من عاشقش شدم و برا همین براش چای می ریزم و باهاش شوخی میکنم! فکر میکرده داشتم براش چراغ سبز نشون میدم.
خیلی دلم برا عاطفه سوخت. هم یه جورایی آبروش پیش همسایه هاشون رفته بود، هم شوهرش بازداشت شده بود. خدا رو شکر کردم که حداقل بلایی سرش نیومده بود واینکه بالاخره خودش متوجه اشتباهش شده بود.
http://www.fetan.ir/home/8271
📩راه های ارتباطی با ما
👉 Telegram.me/tarkgonah
👉 kik : 313parvaz
👉 instagram : 313parvaz.ir
👉 http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
👉 313parvaz.ir
علامه محمد تقی جعفری، روزی در جمعی علت موفقیت خود را - پس از سفارش این که تا زنده است نقل نگردد - چنین بیان کرد:
در سالهای جوانی و اقامت در نجف، در یک شب گرم تابستان، به دلیل گرمای بیش از اندازه و سختی اقامت در حجره، دعوت فردی را جهت پیوستن به جمع افرادی که در منزل آن شخص بودند، پذیرفتم.
در آن جا شخصی که طنز گویی میکرد، گفت: من عکس زیبای زن شایسته از یکی از کشورهای اروپایی را که جراید چاپ شده با خود آوردهام، تا دوستان حاضر در جلسه ببینند و قضاوت کنند.
آن شخص از دوستان جلسه خواست که بدون تظاهر به دین داری و تقدس هر کس عکس را مشاهده کند و با صراحت و بدون تعارف بگوید که بین یک لحظه ملاقات و دیدار با امیرالمؤمنین (علیه السلام) را به طور حضوری و یک عمر زندگی زناشویی با صاحب این عکس، کدام را بر میگزیند؟
عکس آن زن را به افراد نشان میداد و افراد هم هر کدام در خور برداشت و سلیقه خود، نظری میدادند.
معمولاً افراد بیننده اظهار میداشتند: امیرالمؤمنین (علیه السلام) را که - ان شاء الله - در لحظه مرگ و عالم برزخ میبینیم! ولی در دنیا با این زن مفید است.
من پنجمین نفر بودم. وقتی خواست عکس را به من نشان دهد، طوفانی در قلبم ایجاد شد.
به خود لرزیدم و پیش خود گفتم: چه آزمون حساس و بزرگی، آیا به راستی سزاوار است لحظهای دیدار با امیرالمؤمنین (علیه السلام) را با شهوت مبادله کنیم؟
بدون آن که عکس را ببینم، از جا برخاستم و جلسه را ترک کردم، در حالی؟ مورد اعتراض حاضران واقع شدم؛ اما اعتناعی نکردم و خود را با ناراحتی به حجره رساندم.
روی پله نشستم، در حالی که سرم را به دیوار تکیه داده بودم، به خواب رفتم. ناگهان خود را در سالن بزرگی یافتم. تعدادی از علمای گذشته نیز حضور داشتند و در صدر جلسه، صندلی قرار داشت و امیرالمؤمنین (علیه السلام) روی آن نشسته بود.
قنبر غلام حضرت و مالک اشتر و... نیز همراه آن حضرت بودند. پس امیرالمؤمنین (علیه السلام) مرا به اسم، خطاب کرده، به نزد خود فراخواند با شوق وصفناپذیر از جا برخاستم. لحظهای خود را در آغوش آن حضرت دیدم. آن حضرت مرا مورد لطف و محبت قرار داد و من نیز آن حضرت را با آن ویژگیهایی که در روایات خوانده بودم، دیدم و لذت بردم. در همین لحظه از خواب بیدار شدم. از لحظه نشستن تا ملاقات و بیدار شدنم، حدود هشت دقیقه گذشته بود.
با حالت وصف ناپذیری خود را به جلسه آقایان رساندم و دیدم هنوز سرگرم همان عکس هستند. به آنان گفتم: من نتیجه انتخابم را گرفتم. از آن لحظه به بعد، این موفقیتها در زندگی علمی نصیبم شد.
♻♻
کانال ترک گناه و خودسازی
Telegram.me/tarkgonah
🔵داستان عشق یکی از یاران امام صادق (ع)💕
🔶یکی از یاران امام صادق (علیه السلام) به حضرت عرض کرد: ای پسر رسول خدا! در همسایگی ما کنیزی است بسیار زیبا که از وقتی دیدم، بسیار دل باخته اش گشتم😍 و الان در کار خویش درمانده ام.😓
گویا امام (علیه السلام) به آن جوان فرمود: تقوای الهی را بیشتر رعایت کرده و از خدا بترس و حرمتش را رعایت کن و این ذکر را زیاد بخوان، تا خداوند مهربان از راه حلال تو را بی نیاز گرداند: حسبی الله، لا حول و لا قوة الا بالله، أسأل الله من فضله.🙏
جوان میگوید: بعد از این که از محضر امام خارج شدم، تصمیم جدی و قاطع گرفتم که حرمت خداوند را بیشتر نگه داشته، چشم چرانی نکنم🙈 و این ذکر را بیشتر بخوانم.😇
هنوز چند روزی از این تصمیم نگذشته بود که همان همسایه - که کنیز زیبایی داشت - مرا صدا زد و گفت: مدتی میخواهیم به مسافرت برویم؛ اما نمیخواهیم این کنیز جوان را با خود ببریم. از آن جا که شما فرد امینی هستید، میخواهیم این مدت در خانه شما سکنا گزیند.😊
در این هنگام ضربان قلبم بالا رفت؛ کشمکش های عقل و هوس را به خوبی در درون خود احساس میکردم.😓😣از خدایم بود که آن دختر زیبا با ما باشد... ناگهان به یاد کلام امام صادق (علیه السلام) افتادم.😶 به همسایه گفتم: البته از حسن ظن شما ممنونم؛ ولی با ماندن ایشان به همراه ما، موافق نیستم و نمیتوانم امانت شما را قبول کنم.😐☺
همسایه در حالی که از جوابم سخت تعجب کرده بود، گفت: چرا؟😧 اگر به دلیل آذوقه و... است، من مقداری پول میدهم که سربار شما نباشد.😕
گفتم: مسأله اینها نیست، بلکه ایشان دختر جوان و رعنایی اند و با من نامحرم. اگر در یک خانه باشیم، این دیدن و ملاقات، به صلاح ما نیست.😅☺همین که همسایه علت را فهمید، گفت: حال که تو این اندازه حدود الهی را مراعات میکنی، من نه تنها از جواب تو ناراحت نشدم، بلکه به خاطر ارادت بیشتری که نسبت به تو پیدا کردم، این کنیز را به تو بخشیدم.😌😊
بدین ترتیب جوان مزد عفت ورزی خویش را گرفت و خداوند از راه حلال او را بی نیاز کرد.
منبع: عدة الداعی- ابن فهد الحلی، ص 292، مضمون روایت و با اندکی تغییر
کانال ترک گناه👇
telegram.me/tarkgonah
نگاهی به نظریه ارتباط آزاد و نامحدود دو جنس مخالف👫
🔵صاحبان این نظریه براین باورند که ایجاد هر نوع محدودیت و ممنوعیت در ارتباط میان زن و مرد، باعث برانگیختن حساسیت، افزایش التهاب و اشتیاق آنان می شود. انسان براساس اصل «الأنسانُ حریص علی مامُنعِ»، وقتی در موردی با منع و محدودیت مواجه می شود، نسبت به آن حریص تر و کنجکاوتر می شود.
از این رو، بهتر است که نحوه ارتباط دو جنس مخالف همانند ارتباط دو جنس موافق باشد. از این گذشته، اوضاع حاکم بر جامعه جهانی، جدایی دو جنس مخالف را از هم ناممکن کرده است؛ زیرا عصر حاضر، عصر ارتباطات و اطلاعات است. همانگونه که در این عصر، فرهنگ ها، ادیان و مذاهب به گفتگو و ارتباط میان هم تن داده اند، باید ارتباط و مصاحبت میان همه افراد بشر را، فارغ از جنسیت، نژاد، رنگ، دین و مذهب، پذیرفت.
نقد و بررسی✅
این نظریه که ممنوعیت ارتباط و اختلاط، باعث افزایش التهاب ها می شود و برای مهار کردن غریزه جنسی و کاستن از حساسیت باید هر گونه اختلاطی را مجاز دانست، نه با تجربه و واقعیت ها سازگاری دارد و نه با علم هم خوانی. آیا در دنیای غرب که هر گونه اختلاطی مجاز دانسته شد، حرص و آز جنسی کم شده است و روابط نامشروع و بی بندوباری های اخلاقی رو به کاهش نهاده است؟ فیلم ها و عکس های مبتذل رونق خود را از دست داده اند؟ سقط جنین ها و تولد فرزندان نامشروع مهار شده است؟ آیا بر روابط نامشروع دو جنس مخالف، روابط نامشروع هم جنس بازی افزوده نشده است؟!
اشتباه برخی از دانشمندان غربی مانند برتراند راسل و فروید، در این بوده است که غریزه جنسی را همانند میل به آب و غذا و خواب دانسته اند که با برآوردن آن، می توان از دست آن رهایی یافت. در حالی که آزاد گذاشتن غریزه جنسی، باعث شعله ورتر شدن آن می شود. همانگونه که غالب میل های روحی انسان مانند میل به مقام، مال، علم و ... ، از این قبیل است.
علاوه بر این، در دیگر نیازهای غریزی، مانند نیاز انسان به آب و غذا نیز محدودیت لازم است؛ از هر آبی نمی توان نوشید، از هر غذایی نمی توان تناول کرد؛ آیا کسی به خود حق می دهد که غذای متعلق به دیگری را صرفا به این دلیل که نیاز غریزی وی اقتضا می کند، تصاحب نماید؟
شهید بزرگوار مطهری در این رابطه سخن زیبایی دارد: «اشتباه فروید و امثال او در این است که پنداشته اند، تنها راه آرام کردن غرایز، ارضا و اشباع آنهاست.
این ها چون یک طرف قضیه را خوانده اند، توجه نکرده اند که همان طور که محدودیت و ممنوعیت، غریزه را سرکوب و تولید عقده می کند، رها کردن و تسلیم شدن و در معرض تحریکات و تهییجات در آوردن، آن را دیوانه می سازد ... به عقیده ما برای آرامش غریزه دو چیز لازم است:
یکی ارضای غریزه در حد حاجت طبیعی و دیگری جلوگیری از تهییج و تحریک آن. انسان از لحاظ حوایج طبیعی، مانند چاه نفت است که تراکم و تجمع گازهای داخلی آن، خطر انفجار را به وجود می آورد. در این صورت، باید گاز آن را خارج کرد و به آتش داد، ولی این آتش را هرگز با طعمه زیاد نمی توان سیر کرد ... اما اینکه می گویند: «الإنسان حریص علی ما مُنع» مطلب صحیحی است ولی نیازمند به توضیح است. انسان به چیزی حرص می ورزد که هم از آن ممنوع شود و هم به سوی آن تحریک شود. به اصطلاح، تمنای چیزی را در وجود شخص بیدار کنند و آنگاه او را ممنوع سازند ...»(1)
از سوی دیگر، این گفتار که «عصر ما، عصر ارتباطات است و اینگونه مسائل در دنیای امروز حل شده است»، نوعی مغالطه یا هوچی گری است؛
زیرا اولاً قرار داشتن در عصر ارتباطات، چه ربطی به نادیده گرفتن مرزها و حریم ها دارد؟ آیا می توان به بهانه عصر ارتباطات، آداب و ارزش های اخلاقی را زیر پا نهاد و به بهانه برداشتن مرزها در ارتباطات بشر امروز، پرده اتاق یا دیوار میان خانه ها را نیز برداشت تا هر کاری که شخص در درون خانه خود انجام می دهد، در معرض دید همگان قرار گیرد؟
ثانیا؛ چه کسی باور می کند که اینگونه مسائل در دنیای امروز حل شده است؟ فحشا، فساد، ابتذال، مجلات ضد اخلاقی، روابط نامشروع اخلاقی، برنامه های مستهجن ماهواره ای ، اینترنتی و ...، شواهد زنده و گویای فرورفتگی دنیای امروز در منجلاب ابتذال اخلاقی است.
1- مجموعه آثار شهید مرتضی مطهری، 1379: ج19، ص460-461
کانال ترک گناه👇
telegram.me/tarkgonah
سلام دوستان
این دوره هم خداروشکر به پایان رسید✅
خلاصه دوره:
میشه گفت تمام ملاحظات اسلام در کنترل روابط محرم و نامحرم برای پیشگیری از طغیان غرایز هست چون اصولا پیشگیری راحت تر از درمان است.
برای مثال روابط دوست پسر و دوست دختری در اسلام ممنوع شده اما یکی از دلایل این امر، بخاطر صدماتی هست که به پاکی و روح طرفین میتونه بزنه کم نیستن دختر و پسرایی که بعد چندسال دوستی یکی از طرفین زیر همه چیز زده و با بی رحمی تمام قید همه چیز رو زدن و اصلا از اون وعده ازدواج اولیه ای که داده بودن هم گذشتن البته بیشتر خانم ها از این قطع رابطه متضرر میشن چون احساسات یک زن قوی تره و البته موارد برعکسش هم بوده.
همینطور موقع صحبت با نامحرم یک زن به نوع صوتش هم باید حواسش باشه که با ناز و کرشمه نباشه شاید مردی که صداش رو میشنوه مردی باشه که در قلبش مرض هست و افکار پلیدی تو ذهنش بپرورونه که بخواد خدایی نکرده عملیشون کنه.
در احادیث از چشم چرانی تعبیر به زنای چشم شده و هر آنچه دیده بیند دل كند یاد. وقتی چشم رو کنترل کنیم قلبمون رو آرام کردیم اما چشمی که آزاد گذاشته میشه حسرت و اندوهش هم اضافه میشه کمینگاه شیطان، چشم است بنابراین هر تصویری هر کلیپی که میدونیم ممکنه تحریکمون کنه نباید نگاه کنیم شیطان همیشه روشش گام به گام اومدنه میگه حالا یه نگاه بنداز خب اینم نگاه کن بیشتر و بیشتر و بیشتر یه موقع به خودمون میایم و میبینیم چقد نگاه و قلبمون هرزه شده
انسان مومن باید به خدا پناه ببره باید با استفاده از توسل به اهل بیت و نابود کردن راه های تحریکش سعی کنه از گناهان رها بشه و فراموش نکنه خداوند از سر دل ها باخبر هست و در پیشگاه چنین بزرگ مهربانی دور از مروته که معصیتش رو بکنیم.
سه برادر بودند که دو نفرشان مدتی مؤذن مسجد بوده و هر کدام هم ده سال به آن کار مشغول بودند.
بعد از فوت برادر اولی، برادر دوم جای او را گرفت تا این که برادر دوم هم فوت کرد، پس از آن مردم نزد برادر سوم رفتند و از او خواستند او هم همانند دو برادرش به اذان گویی بپردازد، اما وی از پذیرفتن اجتناب کرد.
وقتی که اصرار کردند و به او پیشنهاد کردند که پول زیادی به وی خواهند داد، باز از پذیرفتن اجتناب کرد. وقتی با اصرار زیاد مردم روبرو شد به آنان گفت: من اذان گفتن را بد نمی دانم ولی اگر صد برابر پولی را که پیشنهاد می کنید به من بدهید باز نخواهم پذیرفت زیرا این مأذنه جایی است که دو برادر را بی ایمان از دنیا برده است.
وقتی لحظات آخر عمر برادر بزرگترم رسید خواستم بر بالینش سوره یس تلاوت کنم که با نهایت اعتراض و فریاد و نهیب او مواجه شدم. او می گفت: قرآن چیست؟ چرا برایم قرآن می خوانی؟ برادر دوم هم به این صورت در هنگام مرگش به من اعتراض کرد.
از خداوند کمک خواستم که علت این امر را برایم روشن گرداند زیرا آنان مؤذن بودند و این کار از آنان انتظار نمی رفت. یک شب خداوند بر من منت نهاد و در عالم رویا برادر بزرگترم را در حال عذاب دیدم به طرفش رفتم و گفتم تو را رها نمی کنم تا به من بگویی چرا بی ایمان از دنیا رفتی؟
خداوند برای آن که ماجرا را به من بفهماند زبان او را گویا کرد و گفت: ما هرگاه که بالای مأذنه می رفتیم به خانه های مردم نگاه می کردیم و به محارم مردم چشم می دوختیم و خلاصه چشم چرانی باعث عذاب ما در آخرت شد.
Telegram.me/tarkgonah
https://i.instagram.com/313parvaz.ir/
بارها شده است که جوانهای عزیز به ما بیان فرمودند: آن موقعی که دیگر تصمیم میگیریم چشممان را کنترل کنیم و دیگر گناه نکنیم، برعکس، یک کسی با عشوه و رفتار آن چنانی در مقابل ما قرار میگیرد. .
اجتناب یعنی آن لحظه که گناه برایتان فراهم شد، گناه نکنید. آیا اجتناب یعنی این که گناه را برای شما برمیدارند؟! خیر، برعکس، گناه در مقابل شما قرار میگیرد و شما نباید انجام دهید.
. «تَجَنبُ الْمَعَاصِی» یعنی اگر خواستید در مقام مخلصین عالم قدم بگذارید و به سر عظمای حق پی ببرید، گناهان برای شما پشت سر هم یکی، دوتا، ده تا، صد تا، مدام میآیند و شما باید آن قدر قوی باشید که این گناهان را انجام ندهید و از آنها دور شوید.
.
به دست آوردن لقمه حرام در معامله های مختلف، برای شما پیش میآید. پولهای کلان جلوی پای شما قرار میگیرد. گاهی شاید تا آخر عمر هم هیچ احدی نفهمد. زمینه فراهم است، خودتان هستید و پروردگار عالم، اینجاست که باید اجتناب کنید؛ یعنی گاهی معاصی را جایی قرار میدهد که هیچ کس از آنچه که بین شما و خدا میگذرد، خبردار نمیشود.
.
لذا کنز خفی الهی، آیتالله مولوی قندهاری تعبیر بسیار عالی را داشتند. ایشان میفرمودند: به نظر میرسد اتفاقاً گاهی برای انسانی که میخواهد به سمت پروردگار عالم برود و قرب الهی را بگیرد، ابواب ذنب، معاصی و محارم (حرامها) بیشتر باز میشوند. اینجاست که شما باید مراقبه و اجتناب کنید. اجتناب یعنی راه باز است، راحت هم میتوانید گناه کنید.
آشیخ رجبعلی خیاط راحت میتوانست گناه کند. منزل خالی بود، اما خودش میگوید: وقتی آن دختر به من اعلان کرد، وحشت کردم و از منزل فرار کردم.
.
#آیت_الله_قرهی
https://instagram.com/p/8Q1LEMGJV_/
Telegram.me/tarkgonah
شح نفس چیست⁉✳
شح نفس یعنی بخل شدید قلب که با حرص همراه است.
یادمه چند سال پیش در یک کارگاه تفسیر ، استاد وقتی می خواستند این عبارت قرآنی رو معنا کنند و برای اینکه حسابی مطلب جا بیفتد ماجرای جالبی رو نقل کردند.
ایشان می گفتند: چند سال قبل که برای ضبط تفسیر با صدا و سیما همکاری می کردم رسیدم به آیه ای در مورد حجاب
خب مطلب را گفتم وقتی ضبط برنامه تمام شد ، خانمی از آن مجموعه که در مصرف پارچه صرفه جویی کرده بود، آمدند و گفتند امکان دارد چند لحظه وقتتان را بگیرم؟
گفتم: بفرمایید.
گفت:حاج آقا من نمازهایم قضا نمی شود، روزه هایم را می گیرم، سعی می کنم به کسی ستم نکنم، سعی می کنم دل کسی را نشکنم، دعای کمیل و ندبه ام را تقریبا همیشه می خوانم، غیبت نمی کنم، دروغ نمی گویم، تهمت نمی زنم، بد کسی را نمی خواهم و ... اما این یکی را نمی توانم و به موهایش اشاره کرد. گفت این یکی را کوتاه بیایید من واقعا نمی توانم از بچگی در محیطی بزرگ شده ام که به این شکل بوده و واقعا واقعا نمی توانم از آن دست بردارم
گفتم: می دانی فرق ما با خدا چیست؟
گفت: متوجه نمی شوم؟
گفتم فرق ما اینه که اگر یکی بیاید بگوید از بیست تا کاری که به من گفته اید من نوزده تای آن را دقیق و درست انجام می دهم اما این یکی را نمی توانم شما از این یکی بگذر، ما می گوییم خب می شوی نوزده، نوزده هم برادر بیسته. قبول عالی تموم شد برو اما می دانی خدا چه می گوید؟
خدا می گوید اونو نمی خوام این مهم نیست اون یکی برام ارزش نداره و ... می گوید من فقط همین یکی که می گویی برایم مهم است !
گفت: خب چرا خدا چنین می کند؟
گناه
گفتم: حکمت خدا اقتضا می کند انسان ها برای زندگی در این دنیا شرایط متفاوتی داشته باشند قبول دارید انسان ها از نظر شرایط خانوادگی، روحیات و استعدادها، محیط و ... با هم فرق دارند؟
انسان به این دنیا آمد تا در فرصت این دنیا کامل شود مثل کلکسیونی از خوبی ها، اشرف مخلوقات شود راه رسیدن به آن جایگاه دوری از رذایل و کسب فضایل است که توسط دین به ما معرفی شده.
حالا انسان ها با توجه به محیطی که در آن به دنیا می ایند تربیتی که در خانواده می شوند خصوصیاتی که اصطلاحا ارثی هستند، مدرسه ای که می روند، معلمان و اساتیدی که خواهند داشت، دوستانی که در آینده با آنها نشست و برخواست می کنند و ... یک سری صفات خوب و بد را ممکن است بدون زحمت داشته باشند.
مثلا یک نفر در یک خانواده ای هست که اینها تمام صفات خوب را دارند اما دروغ می گویند، یکی دیگر در یک خانواده ای رشد کرده که همه ی خوبی ها را دارند اما دزدی می کنند، یکی دیگر همه ی خوبی ها اما غیبت می کنند، یکی دیگر در خانواده و شرایطی ست که زود عصبانی می شوند، یکی دیگر همه ی خوبی ها را دارد اما متکبر است، یکی همه ی خوبی ها را دارد اما حجاب ندارد، یکی همه ی خوبی ها را دارد اما چشم چران است، یکی دیگر همه ی خوبی ها را دارد اما کینه ای ست، یکی دیگر همه ی خوبی ها را دارد اما ترسو ست، یکی دیگر همه ی خوبی ها را دارد اما اسراف کار است ، یکی همه ی خوبی ها را دارد اما فحش می دهد و ...(واضح است که مثالها برای تقریب به ذهن است وگرنه معمولا مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها وجود دارد.)
...
ادامه شح نفس✳👇
یعنی یک نفر با توجه به همه ی آنچه شاید دست خودش نبوده و برایش زحمتی نکشیده یک سری خوبی ها را حاضر و آماده دارد می ماند.
اصلاح چند مورد که نفس او بر آن صفت بخیل و حریص شده (شح نفس) و دست برداشتن از آن چند مورد برای او بسیار سخت است یا لااقل به راحتی دیگر ویژگی ها که حاضر و آماده در او بودند نیست.
خب به نظر شما بندگی انسان در کدام ویژگی ها و صفات او مشخص می شود؟ آنچه که به دلیل شرایط حاضر و آماده در او بوده یا آن چند ویژگی که در او حاضر و آماده نبوده بلکه نفس او بر آن بدی خو گرفته و راحت از آن دست برنمی دارد و کنار گذاشتنش مجاهده با نفس می طلبد ضمن اینکه احتمالا محیط پیرامون هم با آن صفات خو گرفته باشند و انسان را به باقی ماندن در آن صفت ناپسند ترغیب و به خاطر ترک آن ملامت می کند؟
در حقیقت برای ترک این صفت زشت، هیچ انگیزه ای جز خدا ندارید نه نفس آن را می پسندد نه خانواده نه محیط پیرامون و نه گاهی فضای حاکم بر شهر و کشور و دنیا و فقط یک چیز هست و ان اینکه می دانی این دستور خداست، برای خداست، و فقط خدا می پسندد.
برای ترک چنین صفتی ست که می توانید بگویید: خدایا همه مرا ملامت می کنند برای انجام آنچه رضایت توست، خانواده ام، دوستانم، فامیل، غریبه ها، حتی خودم هم خوشم نمی آید بلکه برایم بسیار سخت است نفسم با آن خو گرفته و بسیار بر آن بخیل و حریص است و از آن دست برنمی دارد من فقط و فقط به خاطر توست که آن را ترک می کنم زیرا فقط تو خدای منی و از بین آنچه برایم عزیز است تو عزیز ترینی
اینجاست که بندگی انسان ثابت می شود
اینجاست آن عمل ابراهیمی که انسان را خلیل می کند
این است معنی عملی و والای لا اله الا الله
و من یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون
منبع :
کتاب آشنایی با قرآن
telegram.me/tarkgonah
مردی به طواف کعبه اشتغال داشت، در همان جا به زن نامحرمی نگاه نامشروع کرد.
حضرت علی(ع) او را در آن حال دید، با دست ضربه ای به او زد و به این ترتیب او را مجازات کرد.
او در حالی که دستش را بر صورتش نهاده و بسیار ناراحت بود به عنوان شکایت از علی (ع) نزد عمر بن خطاب آمد و ماجرا را گفت.
عمر در پاسخ او گفت:
« قد رای عین الله و ضرب ید الله؛ همانا چشم خدا دید و دست خدا زد.»
.
منبع:
النهایه ابن اثیر، ج 3 ص 332 * المصنف، عبد الرزاق الصنعانی، ج 10، ص 410 * کنز العمال، ج 5، ص 462
Telegram.me/tarkgonah
منظور از با گوشه چشم آن است كه شيطان ملعون گاهي انسان را وسوسه مي كند و مي گويد:
يك لحظه به اين نامحرم بنگر و فوري چشمت را برگردان! كه همين كار باعث نگاه هاي بعدي و مقدمه گناهان بزرگ تر خواهد شد.
Telegram.me/tarkgonah
برای کسب محبت خدا، خودت را توبیخ کن که «چرا عاشق خدا نیستی؟
✳
پناهیان: دربارۀ محبت خدا باید خیلی فکر کنیم، سخن بگوییم و مطالعه کنیم. همانطور که وقتی آب در معرض تابش نور خورشید قرار میگیرد، کمکم گرم میشود و ذرّات وجودش به آسمان میرود، ما اگر خودمان را در معرض حبّ الله قرار دهیم، محبت خدا وجودمان را گرم خواهد کرد؛ به این میگویند «توجه»، وقت گذاشتن و ذکر خدا.
وقتی ما سرِ نماز نمیتوانیم خودمان را به خدا متصل کنیم، باید مثل آبی که خودش را در معرض تابش نور خورشید قرار میدهد خودمان را در معرض عنایت پروردگار قرار دهیم و منتظر باشیم که خدا دلِ ما را ببرد و روح ما را به سوی خودش بکشاند. وقتی انسان خودش را در معرض مفهوم حبّ الله قرار میدهد، کمکم دلش هوس میکند، و پیش خود میگوید: «ای کاش من عاشق و محبّ خدا بودم!» یعنی احساس دوری از خداوند اذیتش میکند و دلتنگ میشود.
• یکی از راهها برای اینکه محبِ پروردگار شوی همین است که آرزو کنی که ای کاش محبت خدا در دلم بود و از دست خودت ناراحت شوی که چرا من عاشق خدا نیستم. به خودت نهیب بزنی که بایست قلبِ من حرم خدا باشد و غیر خدا را در آن ساکن نکنم؛ الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّه (امام صادق(ع)، جامع الاخبار/ ص 185) پس یکی از راههایش این است که خودمان را تقبیح و توبیخ کنیم که «چرا سرشار از محبت خدا نیستیم؟ چرا عاشق خدا نیستیم؟!»
امام کاظم(ع) میفرماید: «اینکه خودت را مذمت کنی، از چهل سال عبادت بالاتر است؛ ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَة»(کافی/ ج 2/ ص 73) آرزوی خوبیها و تحقیر بدیها خودش یک راه خوب برای سیر و سلوک است. اگر کسی به جایی نرسید یقین بدانید که برای «توبیخ نفسش» کم وقت گذاشته و خوبیها را آرزو نکرده است.
و منظور اصلی از خوبیها همین «حبّ الله» است.
لازم نیست برای اینکه محب خدا شوید کارهای دیگر را ترک کنید، مثلاً به دنبال کسب روزی و پول در آوردن نروید، در این بحث از «دل» صحبت میکنیم نه از عمل. دلِ ما باید مدام به یاد خدا باشد و در عینِ حال امور دنیایی خودمان را هم انجام دهیم. باید به امور دنیایی مثل کار، روابط خانوادگی و اجتماعی خودمان کاملاً مسلط باشیم، ولی حواسمان به خدا باشد؛ مثل یک رانندۀ حرفهای که به ترمز و کلاچ و دنده مسلط است ولی همۀ حواسش به راه و هدف است.
درست است که باید به امور دنیایی مسلط باشیم ولی بحث بر سر این است که «دلت کجاست و عاشق چیست؟» این دل نباید عاشق دنیا باشد. خداوند به حضرت داود(ع) میفرماید: من شهوات را برای ضعفاء (بندگان ضعیف) قرار دادهام (یعنی بندگان ضعیفی که دلخوشی آنها در دنیا به شهوات است)
پس تو خودت را درگیر شهوات نکن و مواظب باش که دلت را دنبال شهوات نیندازی و بپرهیز از اینکه قلبت به چیز کوچکی از شهوات تعلق خاطر داشته باشد. اگر دلت دنبال شهوات برود، کمترین عقوبتی که نصیبت خواهم کرد این است که شیرینی محبتم را از دلت برمیدارم. حلیه الاولیاء/ ج 10/ ص 20
Telegram.me/tarkgonah
گناهان دام هایی است که شیطان به وسیله آنها انسان ها را شکار میکند و بندها و طنابهایی است که با آنها انسانها را به بند میکشد و البته طناب ها هم رنگارنگ و ضخیم و نازک است و شیطان هر کسی را با نوع خاصی فریب میدهد؛ اگر ایمان کسی قوی باشد با طناب ضخیم و اگر ضعیف باشد با طناب باریک، او را به بند میکشد.
در روایات وارد شده «حفّت النّار بالشّهوات»[1] آتش جهنم با لذّتها و شهوتها پیچیده و در هم آمیخته است؛ به این معنی که درون دام، آتش و بیرون، جام شهوت است انسان به طمع جام شهوت به دام شعله میافتد. چنانکه: «حفت الجنه بالمکاره»[2] بهشت با سختیها پیچیده شده است، یعنی بهشت در درون سختیها و محنتها وجود دارد. درون، دام محبت و بیرون، جام محنت و سختی است.[3]
در بسیاری از روایات، انسان، از دامهای شیطان برحذر داشته شده، امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خود میفرمایند: «يا ابن جندب! إنّ للشيطان مصائد يصطاد بها، فتحاموا شباكه و مصائده...»
اى عبد اللَّه بن جندب! شيطان را دامهايى است كه با آنها شكار مىكند، پس خود را از دامها و تلههاى او نگاه داريد.[4] .
امام سجّاد در صحیفه سجّادیّه از دامهای و فریبهای شیطان به خداوند پناه برده و میفرمایند: .
خدایا! ما از وسوسههای شیطان رانده شده و حیله و نیرنگها و دلبستگی به آرزوها و نویدها و فریبها و دامهای او به تو پناه می بریم.[5] .
برخی از چیزها در روایات به عنوان دام شیطان معرفی شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1-خواهشهای نفسانی و تعلّقات مادّی
2-نگاههای ناپاک و آلوده
3-کبر و خود پسندی
4- اعتماد به نفس از پاکی و انجام ندادن گناهان
5-گفتگو با زنان نامحرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. نهج البلاغه، خطبه 176
[2]. همان
[3]. تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج10، ص318.
[4]. الحیاه، ج1، ص418.
[5]. صحیفه سجادیه، دعای هفدهم
Telegram.me/tarkgonah🌹🌹
امام صادق (ع) مي فرمايد: چه بسا نگاه هايي كه غصه هاي طولاني را در پي دارد . ميدان آستانه تحريك چشم از بقيه حواس بيشتر است و بيشترين تحريكات حسي را دريافت مي كند و اين دل است كه بعد از نگاه به كار مي افتد يعني آنچه را ديده ، مي بيند ، دل طلب مي كند و چون امكان رسيدن به آنچه ديده شده فراهم نمي شود ؛ افسردگي و رنجوري عايد انسان مي شود .
.
نگاه هاي آلوده، مسموم و شهوت انگيز، آتش درون را شعله ور مي سازد كه فرايند و محصولي جز فحشا، سياهي دل؛ مشكلات و نارسايي هايي اجتماعي، نخواهد داشت.
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
👉https://instagram.com/p/8gZPtuGJTI/
سمرة بن جندب ، يك اصله درخت خرما در باغ يكي از نصارا داشت . خانه مسكوني مرد انصاري كه زن و بچه اش در آن جا به سر مي بردند. هماندم در باغ بود. سمره گاهي مي آمد و از نخله خود خبر مي گرفت ، يا از آن خرما مي چيد.
و البته طبق قانون اسلام ، حق داشت كه در آن خانه رفت و آمد نمايد و به درخت خود رسيدگي كند.
سمره هر وقت كه مي خواست برود از درخت خود خبر بگيرد، بي اعتنا و سرزده داخل خانه مي شد و ضمنا چشم چراني مي كرد. صاحب خانه از او خواهش كرد كه هر وقت مي خواهد داخل شود، سرزده وارد نشود. او قبول نكرد. ناچار صاحبخانه به رسول اكرم شكايت كرد و گفت :
اين مرد سرزده داخل خانه من مي شود، شما به او بگوييد بدون اطلاع و سرزده وارد نشود تا خانواده من قبلاً مطلع باشند و خود را از چشم چراني او حفظ كنند.
رسول اكرم ، سمره را خواست و به او فرمود:فلاني از تو شكايت دارد، مي گويد تو بدون اطلاع وارد خانه او مي شوي و قهرا خانواده او را در حالي مي بيني كه او دوست ندارد. بعد از اين اجازه بگير و بدون اطلاع و اجازه داخل نشو، سمره تمكين نكرد.
.
فرمود: پس درخت را بفروش ، سمره حاضر نشد. رسول اكرم قيمت را بالا برد، باز هم حاضر نشد. بالاتر برد، باز هم حاضر نشد، فرمود: اگر اين كار را بكني ، در بهشت براي تو درختي خواهد بود باز هم تسليم نشد. پاها را به يك كفش كرده بود كه نه از درخت خودم صرف نظر مي كنم و نه حاضرم هنگام ورود به باغ از صاحب باغ اجازه بگيرم .
.
در اين وقت رسول اكرم فرمود: تو مردي زيان رسان و سختگيري و در دين اسلام زيان رساندن و تنگ گرفتن وجود ندارد. بعد رو كرد به مرد انصاري و فرمود: برو درخت خرما را از زمين درآور و بينداز جلو سمره . رفتند و اين كار را كردند. آنگاه رسول اكرم به سمره فرمود: حالا برو درختت را هرجا كه دلت مي خواهد بكار.
منبع: داستان راستان
📩راه های ارتباطی
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
پیامد نگاه هایی که کنترل نشد
.
يک روز سرد و برفي، در خياباني بد مسير منتظر تاکسي بودم که خودرويي از کنارم عبور کرد و چند متر جلوتر متوقف شد. با عجله جلو رفتم تا سوار شوم اما باورم نمي شد راننده اين خودرو دختري جوان باشد. با دستپاچگي پرسيدم مستقيم؟ او با لبخندي سرش را تکان داد و گفت: چون هوا خيلي سرد است شما را تا سرچهارراه مي رسانم.
من با خوشحالي سوار شدم و ما راه افتاديم. در طول مسير لحظه اي که ناخودآگاه نگاهم به سمت اين دختر خانم برگشت متوجه شدم او هم مرا زير نظر دارد. ديگر نتوانستم نگاهم را کنترل کنم و به اين ترتيب بود که بازنده بازي دو چشم شدم. آزيتا آن روز مرا تا نزديک خانه مان رساند و پرسيد: شما دانشجو هستيد؟
خودم را جمع و جور کردم و در حالي که به چشمانش خيره شده بودم برايش توضيح دادم که تازه يک ماه است فارغ التحصيل شده ام. سرتان را به درد نياورم به همين سادگي، دختر دانشجويي که خانواده پولداري هم دارد دلم را ربود و در روياهايم فکر مي کردم خيلي خوش شانس هستم. من با اصرار از خانواده ام خواستم به خواستگاري آزيتا بروند و آن ها نيز که به اين امر رضايت نداشتند از ترس آبروي شان قبول کردند. پدر اين دختر خانم هم طبق خواسته تنها دخترش نظر موافق خود را اعلام کرد و قرار شد خرج و مخارج مراسم عقدکنان را ما بدهيم و در عوض آن ها جشن عروسي باشکوه و مجللي در آينده برگزار کنند. شايد باورتان نشود تحت تاثير حرف هاي آزيتا که مي گفت اگر خودم را توي دل پدرش جا دهم، ده برابر اين پول ها را به دست خواهم آورد با هزار زحمت ۲ وام بانکي گرفتم و حدود سه ميليون تومان هم از برادرم قرض کردم تا مراسم عقدکنان برگزار شود.
اين بار سنگين کمرم را در ابتداي راه زندگي خميده کرد اما خيلي زود فهميدم اشتباه کرده ام و احساساتم به بازي گرفته شده است؛ چون بعد از آن همه دردسر متوجه شدم نامزدم با پسرخاله اش سر و سري داشته. آن ها قبلا همديگر را دوست داشته اند و به خاطر اختلافات مادران خود نتوانسته اند با هم ازدواج کنند و جالب اين که آزيتا پس از ازدواج پسر خاله اش با دختر ديگري فقط براي اين که خودي نشان بدهد مرا براي ازدواج انتخاب کرده است. ولي حال از آن جا که پسرخاله او همسرش را طلاق داده، به تعهداتي که با هم داريم پشت پا زده است و بدون برو برگرد طلاق مي خواهد....
📩را های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
نگاه نکردن به نامحرم فایده ای هم دارد؟
.
اینکه ما به نامحرم نگاه نکنیم و چشم خود را از گناه حفظ کنیم علاوه بر اینکه تاثیر زیادی بر بالا بردن شخصیت دارد و ارزش اجتماعی ما را بالا می برد فواید دیگری نیز دارد :
.
اول ـ رهای قلب از حسرت. کسی که چشم خود را برای دیدن نامحرم آزاد می گذارد حسرتش بیشتر می گردد، آنچه را چشم به قلب انتقال می دهد مضر واقع می شود، چون چشم چیز هایی را می بیند که رسیدن به آن در مقدور شخص نیست، او نمی تواند صبر کند و این نهایت رنج است.
.
دوم ـ چشم پوشیدن از نامحرم قلب را نورانی و روشن می سازد و این درخشش حتی در چشم، روی و دیگر اعضای بدن نمایان می گردد، این عمل به قلب قوت، ثبات و شجاعت می بخشد، خداوند متعال قدرت بصیرت را با قدرت حجت و استدلال همگام به او می بخشد.
.
امام حسن علیه السلام می فرماید : پیروان هوا و هوس کسانی هستند که؛ اگر قاطر ها آنها را پایمال کنند و زیر پای اسب ها شوند، باز هم سایه ی معصیت در دل هایشان است، خداوند از این ابا می ورزد که کسی را خوار و ذلیل کند مگر کسانی را که نا فرمانی او را می کنند.
.
سوم ـ ترک نگاه به نامحرم یک خوشحالی روانی به قلب می دهد که از لذت نظر به نامحرم به مراتب خوبتر و زیباتر است، چون این شخص با دشمن خود یعنی شیطان قهر نموده، شهوت خود را لبیک نگفته و بر نفس خود غالب آمده است.
.
انسان وقتی به خاطر خدا از لذت های زود گذر چشم می پوشد و شهوت خود را مهار می کند ، خداوند در عوض برایش خوشی ها و لذت های کامل تری را نصیب می گرداند.
📩را های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
اگر ناموس خودت بود چه می کردی؟🔴🔻
.
روزی پیامبر (ص) در میان اصحاب خود بودند که جوانی وارد شد و با جسارت تمام، خطاب به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم گفت: ای محمّد، به چه حقّی، چشم چرانی را ممنوع و آزادی را از ما سلب کرده ای؟
اصحاب خواستند او را ادب کنند و تندی اش را پاسخ دهند، ولی پیامبر نگذاشت و سپس از جوان پرسید:
آیا تو مادر و خواهر داری؟
جوان گفت: بلی، چطور؟ فرمود:
آیا دوست داری کسی با دید شهوت به آنها نگاه کند؟
جوان گفت: خیر، ابداً.
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
پس آن چه برای خود نمی پسندی، در حق دیگران نیز انجام نده و مپسند.
جوان آگاه شد و عذر خواهی کرد.1
ـــــــــــ
ابوبصیر به امام صادق علیه السّلام عرض می کند: زنی از کنار مردی می گذرد، آن مرد، به پشت سر آن زن نظر می کند، آیا این کار مرد، اشکال دارد؟ حضرت فرمود:
آیا یکی از شما خوش دارد که به اهل و خویشان او بنگرد؟
عرض کرد: نه، فرمود:
پس برای مردم، راضی باش، آن چه را که برای خودت می پسندی.2
منابع:
1. غزالی، کیمیای سعادت. نگاه پاک (بررسی نگاه به نامحرم، مرزها و آثار آن)
2. وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۵
📩راه های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
نامحرم فقط تو کوچه بازار نیست همین جا تو گوشیامون عکس و کلیپ های آنچنانی و همینجا توی اینستا متاسفانه شاهد چشم چرانی های نتی هستیم. .
براى کنترل نگاه از گناه راهکارهایى وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
.
1- خداباورى: اعتقاد به خدا و یقین داشتن به این که انسان در محضر او است و خدا ناظر بر تمام احوال و درون آدمى است، به انسان کمک مىکند نگاه خود را کنترل نماید. امام صادق(ع) مىفرماید: «فروبستن چشم از گناه میسّر نیست مگر این که انسان عظمت و جلال پروردگار را در قلبش دیده باشد».
از امام على(ع) سؤال شد: توانایى بر کنترل چشم چگونه حاصل مىشود؟ فرمود: «این که خود را تحت قلمرو سلطان آگاه از همه مسائل بدانى و تسلیم او باشى».(2)
.
2- توجه به آثار فروبستن چشم: اگر انسان بداند کنترل نگاه چه آثار و برکاتى دارد، قطعاً به ادامه آن تشویق خواهد شد. آثار و فوائدى که بر چشم پوشى مترتب است، عبارتند از:
الف) راحتى دل: کسى که چشمش را فرو بندد، دلش را آرام کرده است.
با چشم چرانى انسان احساس آرامش نمىکند، زیرا آنچه دیده میبیند، دل به سوی آن روان میشود.
زدست دیده و دل هر دو فریاد هر آن چه دیده بیند، دل کند یاد
امیرمؤمنان(ع) مىفرماید: «کسى که چشمش را فرو بندد، دل را آسوده کند».(3)
احساسات و غرایز شهوانى تمام نشدنى و سیرىناپذیر است و نفس اماره انسان را به بدى و زشتى هر چه بیشتر وادار مىکند.
امام على(ع) مىفرماید: «کسى که چشم فرو بندد، دلش را صفا داده است».(4)
ب) کشف حقایق: رسول اکرم(ص) مىفرماید: «چشمتان را فرو بندید تا شگفتیها را ببینید».(5)
ج) شیرینى عبادت را حس کردن: پیامبر مىفرماید: «مسلمانى چشم خود را از زن نامحرم فرو نمىبندد مگر آن که خداوند شیرینى عبادتش را در دل او ایجاد مىکند».(6)
د) پاداش اخروی
ادامه دارد ....
📩را های ارتباطی با ما
👉 Telegram.me/tarkgonah
👉 kik : 313parvaz
👉 instagram : 313parvaz.ir
👉 http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
👉 313parvaz.ir
ادامه پست قبل ...
.
#راهکارهای_کنترل_نگاه
3- توجه به پیامدهای چشم چرانى: کسى که بداند چشم چرانى چه پیامدهاى ناگوارى دارد، قطعاً به ضرر خود اقدام نخواهد کرد و نگاهش را کنتزل خواهد کرد.
چشم چرانى، زاینده گناهان و از ترفندهاى شیطان است. امام علی(ع) مىفرماید: «چشمها کمینگاه شیطان است».(8)
رسول اکرم(ص) مىفرماید: «کسى که چشمش را از حرام پر کند، خداوند روز قیامت چشمش را از آتش پر خواهد کرد، مگر آن که توبه کند و برگردد».(10)
در روایت دیگر مىفرماید: «نگاه تیرى از تیرهاى مسموم شیطان است».(11)
حضرت مسیح(ع) فرمود: «از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت و رشد دهنده فسق است».(12)
4- راندن افکار شیطانى: براى کنترل نگاه، باید اندیشه را از نفوذ افکار شیطانى دور نگه داشت، زیرا گام نخست در انحراف، فکر کردن درباره آن است. امام على(ع) مىفرماید: «کسى که در باره گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن کشیده خواهد شد».(13)
5- پرهیز از عوامل تحریکزا: تخیّلات تحریک کننده، رفت و آمد در جاهایى که نامحرم است، گفت و گو با نامحرم، دیدن فیلمها و عکسهاى مبتذل، زمینه را براى چشم چرانى فراهم مىکند.
6- دقت در دوستیابى: بررسىها نشان مىدهد که نوجوانان، اوّلین قدمهاى انحراف و تباهى را به کمک دوستان ناباب برداشته، سپس در سراشیبى سقوط قرار گرفتهاند.(14) آلودگى و انحراف، به سرعت از طریق دوستان نا اهل به افراد پاک و سالم سرایت مىکند و چشم چرانى از این قاعده مستثنا نیست.
امام على(ع) مىفرماید: «از معاشرت با مردم فاسد بپرهیز که طبیعت تو، ناخودآگاه ناپاکى را از طبع آنها دریافت مىکند».(15)
7- ازدواج: یکى از راههاى مؤثر در کنترل نگاه، ارضاى صحیح غریزه جنسى از طریق ازدواج است. رسول خدا(ص) مىفرماید: «اى گروه جوانان! هر یک از شما که قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام کند، زیرا این بهترین وسیله است که چشم را از نگاههاى آلوده و عورت را از بى عفتى نگه میدارد».(16)
8- تقویت اراده: چشم چرانى اگر به صورت عادت در آمده باشد، همچون ویژگیهای طبیعى و ذاتى، دامنه دار و پر نفوذ مىگردد و به صورت طبیعت دوم در مىآید. در این حال رهایى از این عادت ناپسند، نیاز به تصمیم و عزمى راسخ دارد. آن چه در شروع کار مهمّ است، خواستن و انگیزه داشتن است. براى مبارزه با چشم چرانى باید دو کار انجام گیرد:
الف) به خواسته نفس پاسخ مثبت داده نشود،
ب) عادت پسندیدهاى جایگزین گردد و خود را به کارهاى پسندیده مانند مطالعه کتاب و ورزش مشغول سازد
حجاب فقط پوشش ظاهر نیست چقدر زیبا میشه که روح حجاب رو تو جامعه پیاده کنیم. روح حجاب در رفتار و گفتارمون باید جاری بشه . یکیش همین صحبت با نامحرم است.
در آیه فوق خداوند خطاب به همسران پیامبر (ص) میگوید:
.. به گونه ای هوس انگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند ، و سخن شایسته بگویید.
درسته خطاب آیه همسران پیامبر (ص) هست اما این توصیه برای هر بانوی مسلمان رجحان اخلاقی دارد و میشه گفت خداوند یه جورایی امر به معروف رو از خانواده خود پیامبر (ص) شروع کرده.
یک بانوی مسلمان هنگام سخن گفتن با مردان، وقار و متانت خودش رو باید حفظ بکنه و طوری صحبت نکنه که هوس مرد رو بر انگیخته کنه.
پیام های آیه:
1ـ وقتى به زنان پیامبر که بیشترشان پیر و سالخورده بوده و زندگى ساده اى داشتند هشدار داده میشود که با کرشمه و ناز سخن نگویند، زنان جوان و زیبا باید حساب کار خود را بکنند. «یا نِساءَ النَّبِیِّ ... فَلا تَخْضَعْنَ» ...
2ـ با کرشمه سخن گفتن زن، بى تقوایى است. «إِنِ اتَّقَیْتُنَّ فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ»
3ـ افراد آلوده، از مقدّسات نیز دست طمع بر نمیدارند. «یا نِساءَ النَّبِیِّ ... فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»
4ـ نباید گفتار و رفتار زن تحریک کننده باشد. «فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»
5ـ در جامعه ی نبوى نیز همه ی افراد سالم نیستند. «فَیَطْمَعَ الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»
6ـ نباید کارى کنیم که حتّى یک نفر دچار گناه و فساد شود. «الَّذِی فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» و نفرمود «الذین فى قلوبهم»
7ـ چشم چرانى و هوسبازى یک بیمارى روحى است. «فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ»
8ـ گرچه کسى که بیمار دل است مشکل دارد، «فِی قَلْبِهِ مَرَضٌ» امّا من نباید کارى کنم که او را تحریک کند. «فَلا تَخْضَعْنَ ... فَیَطْمَعَ»
9ـ طورى سخن بگویید که هم محتوا خوب باشد «قَوْلًا مَعْرُوفاً» و هم شیوه، سالم باشد. «فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ (1)
.
1- تفسیر نور
این حدیث از نظر سندی دارای رتبه قابل قبولی نیست اما معمولاً درباره احادیثی که درباره یکی از اصول اخلاقی مورد تأیید اسلام سخن گفته، دقتهای سندی انجام نمیشود ، شاید علت آن؛ مورد قبول بودن اصلی است که حدیث مورد نظر در صدد تبیین، توضیح یا تعمیم و بیان جزئیات آن است.
.
در حدیث مورد نظر؛ صحبت از عقوبت اخروی برای عملی است که اصل آن در اسلام مورد قبول واقع شده است و آن هم، برخورداری زنان و مردان جامعه از یک ارتباط سالم و بدون شهوترانی در سطح اجتماع است.
.
همانطور که گفتیم قرآن کریم در تذکری به همسران پیامبر(ص) میفرماید: «ای همسران پیامبر! شما مانند دیگر زنان نیستید؛ اگر تقوا پیشه کنید، پس در کلام خود با [مردان نامحرم] به گونهاى هوسانگیز سخن نگویید که بیماردلان در شما طمع کنند، و سخن شایسته بگویید»
.
پس اصل ارتباط کلامی سالم؛ بین زن و مرد نامحرم؛ مورد تأکید اسلام و قرآن است؛ و اسلام خواسته تا بین زن و مرد نامحرم آنچه موجب شهوترانی و سقوط در گناهان بزرگتر است؛ از بین برود. اما برخی روایات به کمیّت و کیفیّت عذاب میپردازد.
.
در این روایت؛ عقوبت شوخی با نامحرم را بسیار بزرگ خوانده و عقوبت آنرا هزار سال زندانی شدن در آتش دوزخ دانسته است! که دلالت بر بزرگی این گناه دارد.
نقل این روایت؛ توسط افرادی مانند شیخ صدوق به نوعی ناظر به قبول محتوای آن از طرف این بزرگان است، اما باید به این نکته هم توجه داشت که در صورت پذیرش این حدیث نیز، عذاب اعلام شده در مورد هر نوع شوخی و مزاح نخواهد بود، بلکه انصراف به مواردی دارد که چنین مزاحی به نوعی تحریک کننده شهوت جنسی باشد.
منبع:اسلام کوئست
روایت ناظر به این هست که صحبت زن و مرد نباید طولانی و غیر ضرور باشه و یه زن و مرد نامحرم بشینن از هر دری با هم صحبت کنند.
.
چون سخن گفتن میتونه نقطه آغاز لغزش زن و مرد باشه.
.
و اصلا منظور حدیث شمردن کلمات و فقط پنج کلمه صحبت کردن نیست کما اینکه در سیره اهل بیت هم میبینیم که زنان نامحرم برای پرسیدن مساله به نزد امامان میومدن و یا حتی ما راویان حدیث از بین بانوان داریم و یا حدیث شریف کسا رو جابربن عبدالله انصاری به نقل از حضرت زهرا (س) گفتن و یا صحبت سلمان با حضرت زهرا (س) یا اینکه در قرآن گفتوگوی حضرت زکریّا (ع) با حضرت مریم (س) گفتوگوی حضرت سلیمان (ع) با ملکه سبا،گفتوگوی حضرت موسی علیهالسلام با دختران حضرت شعیب (ع) و ... رو شاهد هستیم.
.
البته این نکته رو داشته باشیم که سخنرانی یا تدریس زن برای مردان یا مرد برای زنان، که مورد نیازه و معمولاً مدت آن طولانیه و جملات و کلمات فراوانی گفته میشه در صورتی که با ناز و کرشمه بیان نشود و عنوان «قول معروف» داشته باشد، اشکالی نداره.
سلام دوستان اگه کسی رو میشناسید که وابستگی به عشق نافرجامی پیداکرده دعوتش کنید
.
1. باید قبول كنید كه فراموش كردن فردی كه انسان به او علاقه دارد و دائم یاد او در ذهنش تداعی میشود، كاری سخت و دشوار است. ولی مطمئن باشید كه این كار شدنی است و هرگز غیر ممكن نیست. البته انجام كارهای مهم و بزرگ بدون تحمل سختیها و مشكلات امكانپذیر نیست، اما دیری نمیپاید كه شهد شیرین پیروزی، خستگی را از تن انسان بیرون میكند.
.
2. فراموشی فردی كه به او فكر می كردید، نیاز به زمان دارد. نباید از خودتان انتظار داشته باشید به راحتی بتوانید یاد او را از صفحه ذهنتان پاك كنید. پس عجله نكنید و مأیوس هم نشوید و بدانید با توكل بر خدا می توانید این راه را طی كنید.
.
3. به خودتان تلقین كنید كه «من میتوانم راهی را كه انتخاب كردهام بپیمایم».
.
4. هرگاه متوجه شدید ذهنتان ناخودآگاه به یاد او مشغول شده است، به خود چنین تلقین كنید و بگوئید «بس است» و آهسته مشت خودتان را روى میز یا زمین بزنید. بدین ترتیب تغییر حالت به وجود آمده، فضاى ذهنىتان را تغییر خواهد داد.
.
5. از فكر كردن به او بپرهیزید و هر چیزی كه او را به یاد شما میاندازد، از خود دور كنید. علاقه به وی را در دل نپرورانید. تا حد امكان به او فكر و خیالبافی نكنید. هر گاه افكار مربوط به ایشان به ذهنتان خطور كرد، حواستان را پرت كنید و به چیز دیگری فكر كنید؛ یا به كار دیگری مشغول شوید و یا مكانتان را ترك كنید؛ مثلا به میان جمع خانواده بروید و با آنان مشغول گفتگو شوید تا این افكار از ذهنتان خارج شوند.
.
6. هرگاه فكر او به ذهنتان آمد، موضوع یا موضوعات مختلفى را در ذهن یا در دفترچه یادداشت خود داشته باشید، به سراغ آنها بروید و درباره آنها فكر كنید.
7. احتمالاً چند نكته یا ویژگى منفى هم در او یافتهاید یا مشاهده كردهاید؛ هرگاه ذهنتان به سوى او معطوف شد بلافاصله به ویژگىهاى منفى او فكر كنید و به خود بگوئید او به خاطر این اوصاف، مناسب و شایسته من نیست.
.
8. تا آنجا كه امكان دارد كمتر در تنهایی قرار بگیرید زیرا هنگام تنهایی آن فرد بیشتر در ذهن شما مجسم می شود و ذهن و دل شما را به خود مشغول می كند.
.
9. برای شبانه روز خود برنامه دقیق و مشخصی داشته باشید. از بیكاری اجتناب كنید و اوقات خود را بیهوده نگذرانید.
.
10. روابط عاطفی خود را با خانواده خود بیشتر كنید و سعی كنید تمام محبتتان را نثار آنها كنید.
11. باور كنید حالتان بهتر می شود؛ اگر از فعالیت های مثبت و تقویت كننده و لذت بخش استفاده كنید و به ورزش ها، كوهنوردی ها و فعالیت های بدنی روی بیارید.
12. انجام یك كار مهم و جدی كه در راستای تحصیلات و رشته درسی تان است را آغاز كنید. مثلا روی یك موضوع علمی به طوری جدی به تحقیق بپردازید یا خود را برای مراحل بالاتر تحصیل آماده نماید.
13. روابط اجتماعی و دوستانه بیشتری با همسن و سالان خود برقرار كنید.
.
14. با افراد مومن، موفق، با نشاط و اهل كار و فعالیت طرح دوستی بریزید كه نقش بسیار زیادی در تقویت ایمان و اراده شما دارند.
15. هر روز حداقل ده دقیقه قرآن (با توجه به معنا و ترجمه آن) تلاوت كنید.
16. مراقب نگاهتان باشید.
17. با توجه و تمركز روی مسائل معنوی به ویژه نماز و شركت در مراسم مذهبی به خود آرامش دهید.
18. توكل به خدا و توسل به ائمه اطهار (علیهم السلام) را فراموش نكنید.
.
یگانه راهی كه انسانها را به مقصد بلند موفقیتهای مادی و معنوی خواهد رساند، عمل به آموزههای دین و عقل پاك است.
.
منبع:تبیان
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah
برای شروع به داستان قرآنی از برخورد حضرت موسی (ع) و دختران حضرت شعیب (ع) می پردازیم .
حضرت موسی (ع) با سختی فراوان و پس از هشت روز مسافرت بدون توشه و امکانات به مدین رسید وقتی به چاه آب مدین رسید چوپانانی را دید که چهارپایان خود را سیراب می کردند و دو زن که دورتر از آن چوپان ایستاده اند و مراقب گوسفندان خود هستند حضرت موسی (ع) به آن ها گفت کار شما چیست و آن ها گفتند ما گوسفندها را آب نمیدهیم تا چوپانها همگی خارج شوند و پدر ما مرد کهن سالی است.
خب تا همین جای داستان یه لحظه توقف می زنیم. قرآن چی میخواد بهمون بگه؟
قرآن داره میگه این دو دختر نجیب برای اینکه اختلاطی با نامحرمان نشه دورتر ایستادند و منتظرند تا همه چوپانان برن بعد کارشون رو انجام بدن .
یک نکته تو پرانتز بگم این اختلاط فرق میکنه با اختلاط هایی مثل سرکار و غیره اینجا سر چاه شلوغ میشه تجمع هست و امکان برخورد بدنی پیش میاد پس عفت این دو زن حکم میکنه که دورتر منتظر بشن.
.
نکته دوم چه ضرورتی داشت حضرت موسی (ع) بره و از این دو کارشون رو بپرسه؟ پس این نظریه که فقط در مواقع فوق العاده ضروری با نامحرم میشه صحبت کرد رو اینجا صحتی براش نمی بینیم پس تو اینجور مواقع شایسته است جوان مومن همونجوری که دید این دختران حیا ورزیده اند اون هم غیرت به خرج بده .
.
در کنار اون چاه، چاه دیگری بود که سنگی بزرگ سرش بود که چندین نفر لازم بود تا با هم آن سنگ را بردارند، موسی (ع) به تنهایی آن سنگ را از سر چاه برداشت و با دلو سنگینی که چند نفر آن را میکشیدند، به تنهایی از آن چاه آب کشید و گوسفندهای آن دختران را آب داد، بعد موسی (ع)، از آنجا فاصله گرفت و به زیر سایهای رفت و به خدا متوجّه شد و گفت: پروردگارا! هر خیر و نیکی به من برسانی، به آن نیازمندم.
این یعنی از آن ها انتظار چشم داشتی نداشت و از خدا درخواست کمک کرد به خلق خدا برای رضایت خدا کمک کرد و خودش از خدا درخواست کمک کرد.
ادامه داستان در شب های بعد
تفضیل ندادن کلام هنگام سخن با نامحرم
.
نکته ی دیگه ای که باید اضافه کنم این بود که دختران شعیب در پاسخ به حضرت موسی(ع)، مختصر و مفید جواب داده و بدون تفصیل دادن کلام، میگویند: "گوسفندان را سیراب نمیکنیم تا چوپانان بروند و پدر ما پیرمرد است". مختصر گویی و افاده کامل در بیان نیز از خصوصیات دیگری است که محرم و نامحرم باید رعایت کنند. این جمله میرساند که آنها برادر یا محرمی ندارند که به آنان کمک کند. البته پدری دارند که پیر است و به سبب ضرورت مجبور هستند خودشان این کار را بکنند.
در این آیه خداوند گفته است که "تمشی علی استحیاء"؛ یعنی حرکت و راه رفتن او در کمال حیا و عفت بود. بنابراین، میتوان گفت یکی از صفتهای برگزیده و برجسته که خداوند متعال برای دختران جوان می پسندد، رعایت حیا و عفت هنگام حضور یافتن در اجتماع است.
دختران به طور سریع نزد پدر پیر خود که حضرت شعیب (ع) پیامبر بود، بازگشتند و ماجرا را تعریف کردند، شعیب یکی از دخترانش (به نام صفورا) را نزد موسی (ع) فرستاد و گفت: «برو او را به خانه ما دعوت کن، تا مزد کارش را بدهم.» صفورا در حالیکه با نهایت حیا گام برمیداشت نزد موسی(ع)آمد و دعوت پدر را به او ابلاغ نمود، موسی (ع) به سوی خانه شعیب حرکت کرد، در مسیر راه، دختر که برای راهنمایی، جلوتر حرکت میکرد، دربرابر باد قرار گرفت، باد لباسش را به بالا و پایین حرکت میداد، موسی (ع) به او گفت: «تو پشت سر من بیا، هرگاه از مسیر راه منحرف شدم، با انداختن سنگ، راه را به من نشان بده. زیرا ما پسران یعقوب به پشت سر زنان نگاه نمیکنیم.» صفورا پشتسر موسی آمد و به راه خود ادامه دادند تا نزد شعیب(ع)رسیدند.(1)
.
در این میان یکی از دختران شعیب (ع)گفت:« ای پدر! او (موسی) را استخدام کن، چرا که بهترین کسی را که میتوانی استخدام کنی همان کسی است که نیرومند و امین باشد»
این خواهش همچنین این نکته را میرساند که اگر شرایط و فرصت مناسب برای آن دختران فراهم گردد تا دیگر برای کار سخت از خانه بیرون نروند، بهتر است، که استخدام موسی میتواند این موقعیت را به آنان بدهد.
شعیب گفت: «نیرومندی او از این جهت است که او به تنهایی سنگ بزرگ را از سرچاه برداشت و با دلو بزرگ آب کشید، ولی امین بودن او را از کجا فهمیدی؟»
دختر جواب داد: در مسیر راه به من گفت: پشتسر من بیا تا باد لباس تو را بالا نزند، و این دلیل عفّت و پاکی و امین بودن او است.(2)
1 )بحارالانوار، ج ۱۳، ص ۵۹
2)بحارالانوار، ج ۱۳، ص۵۸-۵۹
رابطه بين زن و مرد نامحرم چند صورت داره
۱-رابطه علمی
۲-رابطه شغلی و حرفه ای
۳-رابطه دوستانه
.
خب رابطه علمی و شغلی با رعایت مرز نامحرم و محرم (که حالا در شب های آینده بیشتر بهش میپردازیم) روابط صحیحیه.
اما در رابطه دوستانه بین مرد و زن نامحرم از آنجایی که اصل رابطه بر پایه دوستی و رفاقته و خاصیت دوستی محبت ورزی است و چون طرفین از دو جنس مخالف هستند لبه و پرتگاه بسیار باریکی تا کشیده شدن به سمت جاذبه های زیستی طرفین وجود داره و در روابط دوستی دختر و پسر نبايد از آفاتى كه در جاذبه هاى زيستى ريشه داره، غفلت كرد؛ زيرا روابط انسانى سخت از اين ناحيه آسيب مىپذيرد و به انحراف کشیده میشه و باعث از دست رفتن آبرو و حيثيت اجتماعى و سرمايه زندگى و ارزش و كرامت انسانى دو طرف میشه كه هرگز جبرانپذير نيست.
.
دوستي به خاطر شناخت جنس مخالف
.
یه عده میگن که دوستي من با جنس مخالفم به اين خاطر بوده که مي خواهم جنس مخالف را بشناسم و تجربه کسب کنم. اگر قصدشون شناخت طرف است، اين شيوه ساده لوحانه است و وقتي به شناخت درستي از طرف مقابل میرسیم که بابت اين شناخت غرامت سنگيني پرداخته باشيم.
چرا که هیچوقت کسي که براي ايجاد چنين ارتباطي تلاش کرده، حاضر نمي شه تا ليستي از معايب و نقايص خود را در اختيار شما قرار دهد بلکه اون در اولين برخوردش سعي مي کنه علايق و سلايق شما را بشناسه و همانطور باشه که شما مي خواهيد نه اونطوری که در واقع هست.
بنابراين، اون خودش رو مثل یه ويتريني مطابق سليقه ي شما تزئين مي کنه.
اما اگر مي خواهيد با شناخت اون جوون، جنس مقابل را بشناسيد، اين کار خيلي منطقي به نظر نمي رسه. چون که جنس مذکر يا مؤنث تو کارخونه بسته بندی نشدن که با شناخت يکيشون بتونیم بقيه رو هم شناسايي کنيم.
بلکه هر انساني در عين داشتن سرشت مشترک داراي ويژگي هاي شخصي فراوانيه و اين ويژگي هاست که ادم ها رو از هم متمايز کرده.
نتيجه اینکه اين دليل يه دليل قانع کننده براي موجه جلوه دادن دوستي باجنس مخالف نمیتونه باشه.
علاوه بر اينكه براي شناخت جنس مخالف مي تونیم از دقت در رفتار خواهر و برادر خود و يا رفتار پدر و مادر خودمون هم استفاده كنیم.
به طور کلی رابطه دختر و پسر آسيب های زیر را در پی دارد از جمله
۱- فقدان شناخت درست و واقع بينانه:
معمولا ادعا می شود اين گونه روابط و دوستي ها به انگيزه ازدواج شكل مي گيرد، ولي با كمي دقت فهميده مي شود، روح حاكم بر اين دوستي ها عشق ورزي كور است، نه خرد ورزي. اين نوع انتخاب كه در فضايی آكنده از احساسات و عواطف انجام می گيرد ، به دليل عدم شناخت عميق و واقع بينانه، زندگي مشترك را تلخ و آينده را تيره و تار می سازد.
۲-ايجاد جو بدبيني:
دختر و پسر نسبت به هم پس از ازدواج اعتماد نداشته و احتمال وجود رابطه اي ديگر را می دهند.
۳-افت تحصيلي يا ركود علمي:
به علت تمركز و توجه صرف به ديدارها و ملاقات حضوري و تلفني مانع بزرگي براي رشد و ترقي علمي ايجاد مي شود.
۴- عدم استقبال از تشكيل خانواده:
اين گونه روابط و دوستی ها معمولا به انگيزه تفنن و سر گرمی شكل می گيرد. در خلال آن از خود باوری و زود باوری دختران سوء استفاده می شود. حس تنوع طلبی انسان از يك طرف و فقدان عامل بازدارنده از طرف ديگر باعث می شود برخي سراغ ازدواج و تشكيل خانواده نروند.
۵- اضطراب، تشويش و احساس نگراني:
در دوستي های موجود بين دختران و پسران به علت مقاومت خانواده و جامعه در برابر اين مسئله، اين گونه دوستی ها با مخاطرات روانی گوناگون از جمله اضطراب و تشويش همراه است. وجود افكار ديگری جون احساس گناه و نگرانی از تهديداتی كه توسط پسر برای فاش كردن روابطش با دختر صورت می گيرد، يك تعارض درونی و اضطراب مستمر را دنبال خود دارد.
۶-محروميت از ازدواج پاك:
دخترانی كه در پی اين روابط هستند، معمولا به جرم آلودگي به اين روابط، شرايط ازدواج پاك را از دست می دهند. البته اين گونه روابط ناسالم حتي در ازدواج پسران نيز تاخير ايجاد می كند.
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah
روزی دختر ناصرالدین شاه برای زیارت و دیدار با شیخ وارد منزل ایشان در نجف اشرف شد. آثار زهد و علائم ورع را در پیشانی شیخ یافت، در اتاق او کمی پشکل - به جای زغال - در منقل مشتعل بود و یک سفره حصیری به آن دیوار آویزان، در کنار منقل گلی یک پیه سوز سفالی اتاق را نیمه روشن کرده بود. اینها بود اسباب آن قطب دائر فقاهت.
شاهزاده چون وضع اتاق را برانداز کرد نتوانست از اظهار مطلب درونی خود خودداری کند، از این رو گفت: اگر ملا و مجتهد این است پس حاج ملا علی کنی (از فقهای بزرگ و شاگرد صاحب جواهر) چه میگوید، سخنش هنوز تمام نشده بود که شیخ انصاری از جا برخاست و با ناراحتی فرمود:
چه گفتی؟ این کلام کفرآمیز چه بود؟ بدان که خود را (به سبب این غیبت) جهنمی کردی، برخیز و از نزد من دور شو و حتی یک لحظه هم در اینجا نمان، زیرا میترسم عقوبت تو، مرا هم بگیرد و...
شاهزاده از تهدیدات شیخ به گریه افتاد و گفت: آقا! توبه کردم، نفهمیدم، مرا عفو کنید، دیگر از این غلط ها نمیکنم!
شیخ از خطای او گذشت و فرمود: تو کجا و اظهار نظر درباره ملا علی کنی کجا...
📚غیبت و عواقب آن
روز 37 ترک غیبت
🔴 رابطه ی تعجب و غیبت
⏪مثلاً گاهی خلافی را از کسی دیده یا شنیده، به عنوان تعجب و گاه ناراحتی در بین مردم آن خلاف را نقل میکند و میگوید: خیلی تعجب کردم، دیدم یا شنیدم فلانی چنین کری کرده، در حالیکه اگر مسلمان دلسوزی بوده، باید اولاً عیبش را بپوشاند.
امام علی (ع) فرمودند:
🔵هر گاه به مومنی برخورد نمایم که مشغول کار زشتی باشد او را با جامه خود میپوشانیم (تا کس دیگری غیر از من از زشتی کردار او آگاه نشود و آبروی او نریزد.)
ثانیاً: جهت اصلاح به خودش تذکر دهد.
امام صادق (ع) فرمودند:
🔵کسی که برادر دینی خود را گرفتار عمل ناپسندی میبیند و میتواند او را از این کار باز دارد اگر چنین نکند به او خیانت ورزیده است.
📚غیبت و عواقب آن
روز 38 ترک غیبت
🔴 عیب جوی خود باشیم
چه کسی میتونه ادعا کنه بی عیبه؟
یقینا هیچکدوممون بی عیب نیستیم!
پس وقتی ما خودمون پر از عیبیم چرا به دنبال عیوب دیگران باشیم!!!
پیامبر اکرم (ص):
خوشا به حال کسی که عیب خودش او را از عیوب مردم باز دارد.
نقل شده در دروازه یکی از شهرهای هند دو مجسمه بوده، یکی در نهایت حسن که تمام محسنات در آن جمع بوده اند، از جمله محسنات این صورت زیبا، از رنگ و شکل، در این مجسمه درست کرده بودند و دیگری مجسمه هیولایی زشت قرار داشته و آنچه را که در زشتی و هیولایی اثر داشته، در او بوده و
برای اینکه خیلی زشتتر هم بشود، دو شاخ دراز مثل کرگردن روی سر این مجسمه کشیده بودند. آنگاه آن مجسمه هیولا انگشتش را دراز کرده رو به آن صورت زیبا و به زبان حال به آن صورت زیبا میگوید تو خیلی زشت هستی، نگاه به خالت بکن.
آنگاه مقاله ای نوشته بودند که اینست وضع بشر، دو تا شاخ دراز خودش را نمیبیند و حسن آن صورت را نمیبیند، فقط یک خال سیاه را میبیند، در حالی که خود این خال هم حسن آن است، تو داری آن را بد میبینی.
اگر انقدری که در جست و جوی عیوب دیگران بودیم دنبال عیوب خودمون بودیم شاید تا الان به مراتب والای کمال هم رسیده بودیم😶
📚غیبت و عواقب آن
روز 39 ترک غیبت
🔴غیبت از عیبی که هر دو شاهد آن بودند
مرحوم شهید ثانی در کشف الربیه از بعضی از فقها نقل کرده که فرمودند: هرگاه دو نفر گناهی از شخصی ببینند و در غیابش با یکدیگر نقل کنند، بدون آنکه کس دیگری مطلع شود جایز است، زیرا گوینده چیز پنهانی از نظر شنونده برایش نگفته، بلکه چیزی را که خودش دیده و میداند برایش بازگو میکند.
البته شهید رحمه الله میفرماید: بهتر ترک چنین گفتاری است خصوصاً در صورتی احتمال دهیم، شنونده مطلب را فراموش و یا ترس مشهور شدن اصل قضیه در بین باشد.
شیخ انصاری رحمه الله میفرماید: در این مورد اگر نقل کردن آن گناه برای همدیگر، از روی سرزنش و بدگویی از آن شخص باشد، حرام (زیرا در آن صورت داخل در مساله حرمت مذمت مومن میشود) وگرنه جایز است.
و علامه مجلسی رحمه الله: احتیاط را در ترک چنین غیبتی میدانند.
📚غیبت و عواقب آن
🎯
♻🎯
🎯♻🎯
🔴نقل شده یکی از بزرگان عرفا وارد مجلس شده، بعد از عزت و احترام نشستند، در اثناء دیدند شخصی از کسی غیبت میکند، ایشان با حالت گریه از آن مجلس بلند شدند. از او سوال کردند حضرت آقا کجا؟
آن عارف رو کردند به آن شخصی که غیبت کرده بود و گفتند: فلانی تو یک سال من را از خدایم دور کردی (با اینکه تقصیری نداشت، فقط غیبت را ناخواسته شنیده بود، پس وای به حال ما...)
⏪نقل شده روزی ربیع بن خثیمو عدهای دور هم نشسته بودند و گفتگو میکردند، یکی از حاضرین به ربیع بن خثیم گفت: هیچگاه ما نشیدیم که تو از کسی غیبت و عیب جویی کنی؟
ربیع در پاسخ او گفت: آن چنان از اوضاع و احوال خود راضی و خشنود نیستم تا به غیبت و عیب جویی و ملامت و سرزنش دیگران بپردازم.
بعد در ادامه سخن خود گفت: مرا گریه بر خویش است نه بر دیگران.
یعنی اشتغال و پرداختن به عیوب خویش مرا از غیب و عیب جویی دیگران باز داشته است.
روز ۴۰ ترک غیبت
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah
آنچه که در این آیه شریفه جالب است تعبیر به انفسکم است، زیرا این تعبیر اشاره به وحدت و یکپارچگی مومنان دارد، یعنی اعلام میکند که همه مومنان به منزله نفس واحدی هستند👬 و عیب جویی از دیگری، در واقع عیب جویی از خودتان است و همانطوری که آبرو و حیثیت شما مهم است، آبروی دیگران نیز همانطور است.
علی (علیه السلام) فرمودند:
الا صدقاء نفس واحده فی جسوم متفرقه.
🔵دوستان یک نفرند در پیکرهای پراکنده
📚غیبت و عواقب آن
🎯
♻🎯
🎯♻🎯
🔴غیبت و سگ های جهنم
از تمثیل و تجسم غیبت و غیبت کننده در روایات به سگ های دوزخ یا منظور اینست که شخص غیبت کننده در روز قیامت سگ محشور میشود و نان و خورش و غذایش، گوشت مردار متعفن است.
همان گونه که در دنیا با بدگویی و غیبت کردن و لکه دار نمودن شخصیت، حیثیت آبروی مردم، گوشت بدن ایشان را میخورند و مثل سگ، دامن آسایش و آرامش و زندگی آنان را به دندان میگیرد.
و یا منظور اینست که همان گونه که او در دنیا با غیبت کردن، گوشت بدن مردم را میخورد و حیثیت و آبروی ایشان را در محاصره قرار میداد اکنون باید خود با تمام اعضای بدنش، خوراک سگهای دوزخ بشود، یعنی مکرر به دندان سگهای جهنم پاره پاره شده، میمیرد و زنده میگردد. (به این صورت که وقتی خوراک سگهای دوزخ شده دوباره به امر پروردگار زنده شده، مجدداً سگهای دوزخ بدن او را قطعه قطعه کرده و میخورند.
📚غیبت و عواقب آن
روز 32 ترک غیبت
🔴همنشینی با رسول الله با حداقل عبادات
مردی به حضور پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) آمد و عرض کرد: ای رسول خدا، من جز ماه مبارک رمضان، روزه نمیگیرم و بیشتر از نمازهای یومیه پنجگانه، نمازی دیگر نمیخواهم، زکات و حج واجب هم بر عهده ندارم و مستحبات را هم انجام نمیدهم، حال جای من بعد از مرگ کجاست؟
حضرت فرمودند: تو در بهشت با من هستی، اما به چند شرط:
1⃣ زبان از غیبت و دروغ نگهداری
2⃣ دل از کینه و حسد پاک کنی
3⃣ چشم از حرام بپوشی
4⃣ مسلمانی را (با دست و زبان خود) اذیت و آزار ندهی.
⬅پس از اگر از این صفات زشتی که برای تو بیان کردم دوری کنی آن وقتی با من وارد بهشت میشود.
📚مواعظ العدویه، ص 93
روز 33 ترک غیبت
🔴غیبت کننده در قبر معذب است
جابربن عبدالله میگوید:
در سفری همراه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله بودم. رسیدیم به قبرستانی که در آن صاحبان دو قبر در عذاب و شکنجه بودند، حضرت درباره عذاب و کیفر آن دو میت فرمودند:
اینها به دلیل ارتکاب آن گناهان کبیرهای که شما گمان میکنید (مثل زنا کاری و شرابخواری و حرام خواری و...) در عذاب نیستند (بلکه به سبب گناه بزرگی است که در نزد اکثر شما کوچک به حساب میآید و آن گناه این است که) یکی از اینها غیبت مردم را میکرد و دیگری از بول و ترشح ادرار و نجاسات پرهیز نمیکرد و پاکی و طهارت را رعایت نمینمودند .
📚محجه البیضاء، ج 5، ص 253
روز 34 ترک غیبت
🔴بازگو کردن برخورد بد میزبان
امام صادق (ع):
اگر میهمانی به شخصی وارد شد و او با مهمان رفتار خوبی نکرد مانعی ندارد که رفتار بد او را بازگو کند.
وسایل الشیعه۶۰۵:۸ ح۷
در مورد این حدیث ذکر چند نکته ضروری هست❗
🔴این حدیث مجوزی برای زیر سوال بردن کل فونداسیون شخصیت میزبان نیست و فقط در مورد بازگو کردن همون رفتار و عملکرد بد میزبان هست.
2⃣مهمانداری بد شامل این نمیشه که ما براش ژله بردیم اون چرا جلومون ژله نذاشت😐
3⃣حدیث اهمیت فوق العاده بالای مهمان و ارج نهادن اون رو میرسونه
روز 35 ترک غیبت
🔴سوء ظن و غیبت
نوعاً اشخاصی که کارهای برادران و خواهران ایمانی خود را حمل بر صحت نمیکنند، گرفتار غیبت نیز خواهند شد.
مقصود از سوء ظن، همان عقد قلب است، به این معنی که انسان آنچه را در ذهنش وارد شده بپذیرد و به آن معتقد باشد و گناه وی را قطعی بداند، با اینکه در واقع برای او ثابت نشده و تنها به صرف سوء ظن، او را محکوم کرده و آبروی او را در میان مردم ببرد.
مثل اینکه میبیند شخصی با زنی حرف میزند، گمان میکند که قصد خلاف داشته و همین گمان خود را برای دیگران بیان کند .
🔵جابر روایت کرده:
رسول خدا (صلی الله علیه وآله) به کعبه نظر افکند و فرمودند: آفرین بر تو، خانهای که چقدر بزرگی و احترام تو چقدر زیاد است! سوگند به خدا احترام مومن نزد خدا از تو بیشتر است، زیرا حرمت تو فقط از یک جهت است (که خونریزی در تو حرام است) ولی مومن از سه جهت احترام دارد: 1- خون وی محترم است. 2- مال او حرمت دارد. 3- بدگمانی نسبت به او حرام است.
📚غیبت و عواقب آن
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah
کذب من زعم انه ولد من حلال و هو یالکل لحوم الناس بالغیبه فانها ادام کلاب النار
دروغ گفته است کسی که ادعا میکند از حلال متولد شده و در حال گوشت مردم را با غیبت کردن میخورد.
مرحوم مجلسی رحمه الله نیز نقل کرده که حضرت امیرالمومنین علیه السلام به نوف بکالی فرمودند: ... این نوف دروغ میگوید کسی که گمان میکند که او از حلال متولد شده است و گوشت مردم را به غیبت میخورد.
شاید این خصیصه مربوط به کسانی است که کارشان، همواره غیبت کردن و آزردن دیگران باشد و فعل مضارع (و هو یاکل...) که بر استمرار دلالت دارد موید این احتمال است. والله اعلم.
📚غیبت و عواقب آن
اسماعیل صدیقی
روز 27 ترک غیبت
🔴 آیا انسان میتواند به دیگران اجازه دهد که از او غیبت کنند و به طور کلی بگوید: هر کسی مرا غیبت کند از او راضی هستم؟
🔵 جواب : اظهار رضایت از کسانی که غیبت انسان را میکنند، اگر مربوط به گذشته باشد اشکالی ندارد، همان گونه که حضرت زین العابدین (علیه السلام) به پیشگاه خدا عرض میکند:
پروردگار من!آن کسی است که در حق من بدی کرده و آن چه را تو نهی کردهای دربارهام روا داشته و حرمت آنچه را که درباره من او را از آن باز داشتی نگاه نداشته و بی آنکه از من عذر خواهی کنی از دنیا رفته و یا آنکه زنده است و حقی از من نزد اوست، پس گناهانش را بیامرز و مغفرت خود را از وی دریغ مدار. من از آنچه در حق من به ناحق ستم کرده گذشتم، تو نیز او را ببخش.
اما اجازه غیبت نسبت به آینده صحیح نیست زیرا اجازه گناه خود گناه دیگری است و چون این کار نوعی آزاد گذاردن و تشویق کردن مردم به کار خلاف است، در حقیقت میتوان گفت این گونه اجازه، حلال خدا را حرام و حرام خدا را حلال کردن است و با اینکه در دین مقدس اسلام حفظ آبروی انسان بر خود او واجب شمرده شده چگونه ممکن است به او اجازه دهد که دست دیگران در هتک حرمتش باز بگذارد؟!
ممکن است کسی بگوید در صورت اجازه قبلی، موضوع غیبت از بین میرود، زیرا غیبت در صورتی محقق میشود که طرف ناراضی باشد اما وقتی خودش اجازه میدهد اجازه کاشف در رضایت اوست.
ولی این توجیه نیز از دو جهت اشکال دارد:
1⃣ این گونه اجازه ها نمیتواند صد رد صد کاشف از رضایت باشد زیرا او نمیداند چه مطالبی پشت سرش گفته خواهد شد، ممکن است مطالبی بگویند که اگر بفهمد ناراحت شود و از اظهار رضایت قبلی پشیمان گردد.
2⃣ اجازه غیبت موجب اشاعه فحشاء است که این نیز حرام است هر چند طرف راضی باشد، زیرا شیوع فاحشه باعث از بین رفتن قبح گناه میشود.
⏪ مگر آنکه در مواردی چون تقلید صدا و راه رفتن و غیره خود مورد غیبت از مصادیق مستقیم فحشاء و گناه نباشد، پس اگر کسی اجازه بدهد که صدا یا راه رفتن او را تقلید کنند بعید نیست که اشکالی نداشته باشد. والله اعلم.
📚غیبت و عواقب آن
اسماعیل صدیقی
روز 28 ترک غیبت
🔴خشم و غیبت
ناراحتی و خشمگین شدن انسان نسبت به دیگری او را وادار میکند که پشت سرش از نواقص و عیوب او سخن گوید و به این وسیله خشم خود را تسکین دهد و دلش را خالی کند.
خشم می تواند تبدیل به کینه شود. بخشیدن دیگران و گذشتن از کردارهای ناپسند آن ها در حقیقت کمک به خودمان است
آیا روح و قلب ما لیاقت ارامش را ندارد؟
با گذشتن از کینه های درونی و خشم های گذشته در اصل روح خودمان را آرام کرده ایم.
روز 29 ترک غیبت
🔴غیبت مقدس!!!!
⏪ غیبت مقدس یعنی جمع کردن بین گناه غیبت و گناه ریا.
💥مثال👇👇
مثلا میگویند الحمدلله که خدا ما را معاون ستمکاران نکرد یا ما را مبتلا به حرص نکرد، یا خدا را شکر که حیا را از ما نگرفت و مقصودشان با این بیان، رساندن عیب دیگریست، اینها بدترین نوع غیبت را مرتکب میشوند
⬅زیرا هم غیبت میکنند😖 ⬅هم ریا و خود ستایی😥
و در حقیقت مرتکب چند گناه میشوند، خوبی خود را مسلم میشمارند و با بیان تحقیرآمیز از دیگران، بدگویی میکنند.
⏪بعضی هم هستند که ابتدا از کسی ستایش میکنند و میگویند: فلانی چه قدر حال خوبی داشت، خوب کار میکرد، آدم درستی بود، اما دیگر همین چیزهایی که همه ما به آن مبتلا میشویم آن بنده خدا هم مبتلا شد و نتوانست، استقامت ورزد یا حیف، دلم آن قدر برایش میسوزد.
این هم غیبت است‼
📚غیبت و عواقب آن
روز 30 ترک غیبت
🔴غیبت کسی که علنا گناه می کند
غیبت کردن کسی که متظاهر به گناه است و فسق علنی مرتکب میشود نه پنهانی (مثل اینکه ظرف شراب را آشکارا جلوی هر کسی بگیرد و بیاشامد یا دزدی کند یا بر مردم ستم و تعدی نماید و از اینکه مردم بفهمند و بگویند هم باکی نداشته باشد) جایز و روا است.
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله فرمودند:
لیس لفاسق غیبته؛
کسی که آشکارا معصیت میکند غیبت ندارد.
من لا حیاء له غیبه له
کسی که شرم و حیایی نداشته باشد، هر چه درباره او بگویند، غیبت محسوب نمیشود.
🔵نکته اول: غیبت اینگونه افراد در همان کارهایی جایز است که خودشان علناً مرتکب میشوند و باکی ندارند، اما غیبتشان نسبت به گناهان دیگرشان که خودشان پوشیده میدارند، معلوم نیست که جایز باشد بلکه اولی و احوط ترک غیبت میباشد.
مرحوم شیخ انصاری رحمه الله میفرماید: اگر گناه آشکار متجاهر، شدیدتر از گناه پنهانش باشد، ذکر آن گناه پنهان هم مانعی ندارد، مثل اینکه کسی لواط میکند العیاذ بالله، جایز است گفته شود که به زنهای اجنبی نگاه میکند.
ولی با این حال، نباید احتیاط ترک شود و فقط به همان مورد تظاهر، اکتفا شود
🔵نکته دوم: غیبت اینگونه افراد در صورتی جایز است که خودشان هم اقرار به گناه داشته باشند، بنابراین اگر برای عمل خودشان عذر صحیحی اظهار کنند، غیبت کردن جایز نیست. مثلاً ادعا نماید که شراب را برای مداوا و علاج مرض میخورد و مقلد کسی هست که آن را در این صورت جایز میداند.
🔵نکته سوم: اگر مردی یا زنی بی عفتی پیشه کند یا کسی که متصدی کاری است، علناً دزدی و خیانت نمایند گفتن این بدیها از این جهت که غیبت است، مانعی ندارد. اما گاهی نقل این مطالب دیگران را جری میکند و به فکر بد میاندازد.
به نظر میرسد، وقتی انسان میتواند در این باب سخن گوید که پشت سرش، مجازات مرتکبان را هم بتواند نقل کند.
مثلاً: اگر کسی آدم کشته یا مرتکب فحشا شده، هنگامی باید جنایات اینها را علناً بگوییم و به گوش همه برسانیم که پشت سرش، قاتل را اعدام کنیم و مرتکب فحشا را کیفر دهیم تا آنها که این بدیها را مرتکب میشوند بلافاصله مجازاتش را هم ببینند و اندیشه بد در مغزشان پیدا نشود. اما اگر پیوسته بدیها را بگوییم بی آنکه بتوانیم مرتکبین را مجازات کنیم، جز رواج دادن بدی و از میان بردن حیای مردم، نتیجهای نخواهیم گرفت.
📚غیبت و عواقب آن
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah
بدانید غیبت کردن شما از شیعه ال محمد (ص) از مرده خواری بدتر و حرام تر است
روز 22 ترک غیبت
🔵اشاعه ی گناه و فحشا بواسطه ی غیبت
یکی از موانع گناه، حس احترام به خویشتن است
پرده برداری از معاصی و گناهان پنهانی مردم، سبب میشود که آنها اعمال ننگین را که قبلاً با ترس و مخفیانه انجام میدادند، اینک آشکار و بی پروا انجام دهند! زیرا ریختن آبرو و حیثیت که بزرگترین سرمایه انسان در زندگی است و ترس از رسوا شدن، مانع از این است که فردی به طور علنی مرتکب گناه شود.
اگر ما پرده از روی اسرار او برداشته و حیثیت و آبروی او را بریزیم، دلیلی ندارد که دیگر او گناهش را از مردم مخفی بدارد.
علاوه بر این نه تنها فاش کردن بدی و گناه مردم موجب جرات فاعل بلکه در شنوندگان ضعیف الایمان هم نسبت به انجام آن گناه، جرات ایجاد مینماید و لذا این گونه غیبت ها، سرچشمه اشاعه فساد و فحشا هم خواهد بود.
روز 23 ترک غیبت
🔵 خفتن به از غیبت
◀شیخ سعدی رحمت الله علیه در کتاب گلستان حکایتی از دوران نوجوانی خود نقل کرده است میگوید:
✳به یاد دارم در ایام جوانی علاقه شدید به عبادت، بندگی و شب زنده داری داشتن و در زهد، تقوی و پرهیزگاری بسیار مقید و متعبد بودم.
⏪شبی در خدمت پدر نشسته بودم. در تمام آن شب پلک بر هم ننهاده، بیدار ماندم و به تلاوت قرآن مشغول بودم. در همین احوال برخی از افراد در اطراف ما خفته بودند. من با مشاهده این وضع با غرور و تاسف به پدرم گفتم:
ای پدر: چرا هیچ یک از این افراد بیدار نمیشوند، از جا بر نمیخیزند، تا به نیایش و مناجات مشغول شده، دو رکعت نماز به درگاه خداوند به جا آوردند؟ اینان چنان خفتهاند که گویی مرده هستند!
⬅پدر در پاسخ من گفت:
فرزندم تو اگر بخفتی بهتر که در پوستین خلق افتی! یعنی اگر تو هم مثل ایشان به خواب روی بهتر از این است که شب زنده دار باشی و در این حال به غیبت، طعنه و عیب جویی از مردم مشغول شوی.
📚غیبت و عواقب آن، اسماعیل صدیقی
روز 24 ترک غیبت
🔶غیبت را رد کنیم
روزی در حضور پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) مردی خواست با غیبت کردن و بدگویی از شخص دیگر، حیثیت و آبروی او را لکه دار نماید، در همان موقع مرد دیگری از طایفه همان شخصی که در مجلس ما حضور داشت به دفاع از او از جا برخاست و محکم پاسخ دندان شکنی به غیبت کننده داد و نگذاشت تا آن مرد با غیبت و بدگویی، متعرض حیثیت و آبروی او شود.
پیغمبر اکرم (صلیاللهعلیهوآله) وقتی این صحنه را دید از عمل آن شخص دفاع کننده بسیار خوشحال شده و فرمودند:
من رد عن عرض اخیه کان له حجاباً من النار
هر کسی از آبرو و حیثیت برادر دینی خود دفاع کند (و مانع غیبت و بدگویی از او بشود) همین کار نیک، سپر و حجابی است برای او در مقابل آتش جهنم.
🔴نکته: رد غیبت در موارد مجاز غیبت جایز نیست مانند غیبت کسی که اشکارا فسق و گناه می کند یا در مورد مشورت ازدواج و ... که قبلا بیان شد.
📚غیبت و عواقب آن
روز 25 ترک غیبت
🔵ترک غیبت
برای ترک غیبت از راه های زیر،می توان کمکگرفت:⏬
1⃣پیش از گفتن هر سخنى،به «مشروع یا نامشروع بودن»، و «سود و زیانهاى دنیایى و آخرتى» آن توجه کنید.اندیشه در سخن،پیش از بیان آن،مانع بسیارى از گناهان زبان می شود.
2⃣انسان در معاشرت با دوستان یا شرکت در محافل، احتیاط بیشترى به خرج دهد؛یعنى دوستانى را برگزیند که اهل غیبت نباشند
3⃣کمک خواستن از خداوند که این خود دو گونه است:
⬅الف.نخست این که انسان به صورت کلى و در همه اوقات از خدا درخواست کمک و یارى کند تا به رذایل اخلاقى چون غیبت دچار نشود
⬅ب.دوم در جایى که زمینه غیبت فراهم و آبروى فرد در خطر است و شرایط اقتضا می کند که شخص براى حفظ آبروى خود،از دیگران غیبت کرده،عیوب ایشان را آشکار سازد،در واپسین مرحله،با خدا باشد و از او بخواهد که آبرویش را حفظ کند و بگوید:
خدایا!
با تو معامله می کنم و براى تو از آبرویم می گذرم و آن را به تو می سپارم.تو خود آبروى مرا حفظ فرما
چرا که خداوند بهتر از هر انسانى در حفظ و نگهدارى حیثیت انسانها،توانا است.
4⃣آنچه را برای دیگران بپسندیم،که برای خود می پسندیم
و آنچه را که برای خود نمی پسندیم،برای دیگران نپسندیم.
چه کسی دوست دارد دیگران در مورد او غیبت کنند؟
5⃣چه اعتباری هست که کسی در برابر ما غیبت دیگران را میکند و ما می شنویم غیبت ما را در برابر دیگران نکند؟ پس مانع غیبت او شویم و دلیل تراشی کنیم.
🌐پاسخگو
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah
آيا انتقاد از استاد در مورد روش درس دادن وي و یا اخلاقيات وي غيبت است؟
◀انتقاد با غيبت تفاوت دارد زيرا انتقاد بيان اشكالات در حضور خود شخص و به خود او است و هدف اصلاح و تقويت كار و برنامه و روش است نه بيان عيب و نقص .
اگر مطمئن باشيد كه استاد مطلبي را غلط گفته است و هدف جلوگيري از اشتباه باشد نه بيان نقص و عيب شخصی او اشكالي ندارد .
🌐منبع: پرسمان
🎯
♻🎯
🎯♻🎯
🔴غیبت پدر و مادر
آيا غيبت در مورد پدر ومادر جایز است؟
در مورد حرام بودن غيبت فرقي ميان غيبت پدر و مادر و ديگران وجود ندارد .
🔴غیبت بازیگران
آيا پشت سر بازيگران حرف زدن غیبت محسوب مي شود؟
اگر سخن ما کوچک کردن آن ها و بيان عيوب انها باشد غيبت است.
🌐منبع: پرسمان
🎯
♻🎯
🎯♻🎯
🔴در مجلس غیبت چه کنیم؟
اگر غيبتي شد وما هم از آن نهي كرديم اما غيبت كننده دست از غيبت بر نداشت ويا او غيبت كردن را قطع كرد ولي ديگري ادامه داد وظيفه ي ما چيست؟
⬅بايد نسبت به فرد دوم نيز نهي از منكر كنيم و اگر موثر نبود بايد از غيبت شونده دفاع كنيم و اگر نشد بايد مجلس غيبت را ترك كنيم و اگر به هر دليل ممكن نبود نبايد به غيبت گوش دهيم و اگر تصادفا به گوشمان خورد اشكالي ندارد.
🌐منبع: پرسمان
روز 17 ترک غیبت
💥کفاره ی غیبت
اصلا کفاره چیه ؟
کفاره یعنی عملی که آثار گناه را از بین می برد.👌
حالا اگه ما غیبت کردیم کفاره ی این گناه زشت چیه؟😣🤔
اول از همه توبه می کنیم و از خداوند طلب بخشش میکنیم در مرحله بعدی، بعد از توبه و پشیمانی باید حقی که از اون شخص به واسطه ی غیبت بر گردن ما هست رو ادا کنیم.
حالا چجوری؟😕
راهش این است که اگر از دنیا رفته و یا در دسترس ما نیست، برای او بسیار استغفار و دعا کنیم، تا این دعا و طلب آمرزش در قیامت از حسنات او بشه و جبران گناه غیبت رو بکنه.
و اما اگر زنده هست و در دسترس ما هست منتها خبر نداره ازش غیبت کردیم و اگر هم بشنوه که ما غیبتش رو کردیم موجب دشمنی او بشه بهتره اون رو باخبر نکنیم و براش زیاد دعا و طلب آمرزش کنیم
و اگر خبر غیبت بهش رسیده و یا اصن نشنیده ولی میدونیم اگه بهش بگیم غیبتت رو کردیم باعث فتنه و کینه نمیشه خوبه که ازش حلالیت بطلبیم .
حدیثی هم هست از امام صادق (ع) که می فرمایند «اگر غیبت کردی و به گوش آن غیبت شده رسید، از او حلیت بخواه، و اگر نشنیده به او مرسان و استغفار کن»
🌐منبع سایت حوزه
hawzah.net/fa/Book/View/45286/27271
روز 18 ترک غیبت
💥سوال: چرا در روایات گناه غیبت از زنا بالاتر دانسته شده؟
جواب: گناه زنا همونطور که می دانیم گناه بسیار بزرگی است و عقوبت سنگینی دارد اما اگر در بعضی روایات گناه غیبت بالاتر از زنا گفته شده از حیث کفاره ی گناه است چون در زنا اگر نزد حاکم شرع گناه اثبات نشود نهایتا با توبه فرد می تواند مورد رحمت خدا قرار بگیرد و بخشیده شود اما در غیبت باید ان شخص که غیبت او شده رضایت بدهد و حق الناس است.
روز 19 ترک غیبت
💥آنکه که دنبال عیب دیگران است خود آن عیب را دارد!!!
امام صادق عليهالسلام :
مـردى بـه على بن حسين عليه السلام عرض كرد :
فلانى به شما نسبت مىدهد كه گمراه و بدعتگذار هستى .
على بن الحسين به او فرمود : حقّ همنشينى با آن مرد را پاس نداشتى ؛ زيرا سخن او را به ما منتقل كردى .
حقّ مرا نيز به جا نياوردى زيرا از برادرم چيزى به من رساندى كه من آن را نمىدانستم ! ...
از غيبت بپرهيز ، كه آن خورش سگهاى دوزخ است و بدان كسى كه از مردم زياد عيبگويى كند ، اين عيبگويى زياد بر اين نكته گواهى دهد كه او اين عيب ها را به همان اندازهاى كه در خودش هست ، مىجويد (عيبگويى او از مردم نشان مىدهد كه آن عیب ها در خود او نيز هست)
نکته: منظور از بچه ممیز که در بعضی از احکام به آن اشاره می شود بچه ای است که به سن تکلیف نرسیده ولی خوب و بد را تشخیص می دهد.
سن تمییز به تبع اختلاف اشخاص در استعداد و درک و هوش مختلف است.
📚استفتائات امام، ج 2، ص ۱۴
🎯
♻🎯
🎯♻🎯
🔵سؤال: در بین بعضی از مردم مرسوم است که وقتی می خواهند نشانی شخصی را بدهند، مثلاً می گویند: «همان که قدش کوتاه است» یا «شکمش بزرگ است» و مانند این تعبیرات، اگر آن فرد را بشناسیم و بدانیم که با این حرفها ناراحت می شود، آیا غیبت محسوب می شود؟
جواب: در صورتی که این صفات در عرف، جنبه مذمت داشته باشد، جایز نیست.
📚استفتائات جدید مکارم، ج 1، ص 154، س 556
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah
البته نپذیرفتن نماز و روزه تا چهل روز دلیل بر توجیه برای نخواندن نیست
نخواندن نماز و نگرفتن روزه واجب خودش به تنهایی گناه بزرگتری هست.
ان شاالله عباداتمون مقبول درگاه خداوند باشه🙏
شخصی شنید که غیبتش را کرده اند، کت و شلوار و شیرینی خرید و به عنوان چشم روشنی برای غیبت کننده فرستاد. شخص غیبت کننده پرسید: چرا به من چشم روشنی داده ای؟!
جواب داد: شما چهل روز، تمامی نماز و روزه و عباداتت را به من دادی و من به جایش این هدیه را برای شما فرستادم!
بعضی گناهان مانند غیبت، تمامی حسنات و کارهای نیک انسان را از بین می برد.
آیت الله مجتهدی تهرانی
روز 12 چله ترک غیبت
💥انگیزه غیبت
برای معالجه غیبت نیاز داریم تا انگیزه هاش رو بررسی کنیم تا اگه چنین حالاتی تو خودمون مشاهده کردیم سریع زنگ خطرو بزنیم و حواسمون جمع بشه که نکنه پیامدش غیبت بشه❗
1⃣ از کسی عصبانی هستیم میشینیم غیبتش رو میکنیم تا عصبانیتمون فروکش کنه
2⃣ یه موقع برا همرنگ جماعت شدن غیبت میکنیم که نگن اسکوله😐
3⃣یه حرف خوبی در موردش زدن یا خیلی دوسش دارن و محترمه حسادتمون گل کرده میگیم بذار بگیم چه کاری کرده این الکی تعریف نکنن
4⃣ خودم یه گناهی کردم میخوام بگم فلانی هم کرده ابروی اون رو هم ببرم😣
5⃣ یه موقع میخوایم بگیم اره من خیلی ادم حسابیم ممکنه بشینیم پشت سر یه مومن حرف بزنیم که اونو کوچیک کنیم تا مثلا خودمون بزرگ شیم...
6⃣برا شوخی
7⃣ مسخره کردن
8⃣ یه موقع دلمون برا طرف میسوزه غیبت می کنیم میگیم عه عه دیدی اینم آره عجب زمونه ای شده
9⃣ یه موقع هم ممکنه برا خدا خشمگین بشیم ولی انقد افراط کنیم که ابروشو ببریم و فراموش کنیم ابروی مومن از خانه ی خدا بیشتر حرمت داره❗
روز 13 چله ترک غیبت
💥درمان غیبت
اگه غیبت رو درمان نکنیم کم کم خوشایند میشه برامون
چیزی هم از غیبت بهمون نمیرسه ها امااااا نفسمون خوراکش میشه غیبت
وقتیم که غیبت نکنه احساس حبس میکنه😐
ولی فراموش نکنید تو درمان غیبت اولش شاید سخت به نظر برسه اما کم کم عادت می کنیم تا جایی که دیگران هم سعی میکنند حداقل بخاطر وجود ما هم شده مراعات بکنند و غیبت نکنند😎✌ ان شاالله
⬅پس برای درمان اولین مرحله این هست که واقعا بخوایم این گناه رو ترک کنیم💪✌
1⃣
⏪ اولین راه درمان این هست که به پیامد اخروی و دنیوی این عمل فکر کنیم😥
ببینیم چی کاسب میشیم‼
واقعا به ما چی میرسه از غیبت دیگران❓
حتی سود دنیوی خاصی هم نداره😧
از چشم دیگران میفتم کینه و دشمنی رو با غیبت میخریم و ...
پیامد اخروی گناه رو هم در نظر بگیرم غیبت گناهی هست که زشت تر و کثیف تر از زنا هست😱😖
💥غیبت کننده نخستین کسی است وارد جهنم می شود🔥
و اگر توبه کنه اخرین نفر وارد بهشت میشه😶
روز 14 چله ترک غیبت
💥درمان غیبت
یه موقع غیبت از روی غرور به اعمال نیک خودمون نشات میگیره😐
فکر می کنیم خدا اگه توفیق دوتا کار خوب رو بهمون داده دیگه نظر کرده شدیم🙊
ولی نباید فراموش کنیم که⏬
هیچ کس از عاقبت کارش خبر نداره که بتونه با اطمینان فکر کنه که اون بهشتی میشه و بقیه جهنمی ❗️❗️❗️
انسانی که یک روز یه نطفه ی بدبو بوده چه جای غرور ورزیدن داره؟؟؟
💥 مورد بعد که در درمان موثره این هست که وقتی با غیبتمون خواستیم کسی رو رسوا کنیم به رسوایی خودمون در پیشگاه خدا فکر کنیم ❗️😶
واقعا ارزشش رو داره؟
💥درمان غیبت
یه اصلی هست برای درمان گناه،که تو اکثر گناه ها کارساز هست✌
💥اصل آنچه برای خود نمیپسندی برای دیگران هم مپسند و آنچه برای خود میپسندی برای دیگران هم بپسند😌
یعنی هر گناهی رو بخوایم ترک کنیم با این روش عمل کنیم حتما جواب میگیریم 👌
خدایی کی دوست داره پشت سرش بدی هاش رو بگن❓❓
هیچکی😕
کی دوست داره بهش دروغ بگن❓❓
هیچکی
کی دوست داره بهش خیانت بشه❓❓
بازم هیچکی
کی دوست داره بهش تهمت بزنن❓❓
هیچکی
کی دوست داره ناموسش مورد اذیت و آزار قرار بگیره❓❓
بازم و بازم و بازم هیچکی
پس چیزی رو که برای خودمون نمی خوایم برای دیگران هم نخواهیم❗️❗️❗️
گناه، به خصوص حق الناس، اوج حماقت است نه زرنگي❗ زرنگي، بندگي خداست.
زرنگي هاي ما، همه نا زرنگي است. کسي که مي گويد: سر فلاني کلاه گذاشتم، اشتباه مي کند، بلکه فلاني سرش کلاه گذاشته است؛ چون حق بر گردن او پيدا کرده است.
💥انتقاد از مسئولین و غیبت😕❗❗
🔴سوال
آیا صحبت درباره مسئولان کشور و انتقاد داشتن از عملکرد یا گفته آنها ، نزد آشنایان خودمان ، غیبت محسوب می شود؟
پاسخ🔵
غیبت در مسائل شخصی آن هم مربوط به مطالبی است که موجب ناراحتی غیبت شونده باشد، اما اگر بیان عیب ها و انتقادات مربوط به حوزه کاری و مسئولیت اجتماعی افراد باشد و نه مسائل شخصی جنبه غیبت نخواهد داشت.
هر فرد موظف است که با ناظر دانستن پروردگار، تلاش کند که تحلیل های مرتبط با اجتماع را با عقده ها و کینه های شخصی همراه نکرده و تحلیل مجاز را بهانه ای برای غیبت حرام قرار ندهد.
اما اگر افرادی بخواهند در ضمن تحلیل و نقد، عقده ها و کینه های شخصی و گروهی خود را برآورده ساخته و علاوه بر سخنان لازم در یک نقد سالم، گفتاری را در ارتباط با طرف مقابل بر زبان آورند که بود و نبود آن در تحلیل انجام شده مساوی است، در برابر پروردگار مسئول خواهند بود و از آن جایی که هر فرد به درون خود آگاهی کامل دارد، شناسایی مرز بین تحلیل و غیبت در این موارد که تا حد زیادی وابسته به انگیزه افراد است، چندان دشوار نخواهد بود.
🌐منبع: اسلام کوئست
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah
✳ردّ نمودن غیبت بر کسی که توانی داشته باشد واجب است.
مثلا اگر عیب نفسانی کسی بازگو می شود بگوید: تو چگونه از درون کسی خبر داری؟😒
اگر عیب درباره بدن شخص باشد، بگوید: عیب آن است که نزد خدا نقص شمرده شود. 😉
یا عیب در زمینه دینی باشد. در این صورت تا می تواند حمل بر صحت کند و اگر راهی برای توجیه نبود، بگوید: هر مؤمنی غیر از معصومین ممکن است به خطا بیافتد شاید توبه کرده باشد.😊
پیغمبر(ص) فرمود: «هر کس غیبت برادرش را در مجلسی بشنود و از او دفاع کند و جلوی غیبت او را بگیرد خداوند هزار نوع شر را در دنیا و آخرت از او دور میکند و اگر جلوی غیبت را نگیرد بلکه خوشش هم بیاید، گناه و کیفرش به اندازه معصیت غیبت کننده خواهد بود.
روز ۷ چله ترک غیبت
📛دو باور غلط در غیبت
1⃣تو روش هم میگم!!!
وقتی به طرف میگیم غیبت نکن برمیگرده میگه چیه مگه تو روش هم میگم
در صورتی که ملاک غیبت توانایی رودررو گفتن نیست ملاک ناراحتی فرد غیبت شونده هست وقتی بشنوه پشت سرش چنین حرفی زده شده است و کوچک شدن او است.
2⃣دروغ که نمیگم راسته!!!
یک عده فکر میکنند چون دارن عیب واقعی طرف رو میگن پس عیب نداره غیبت نیست در صورتی که اشتباه می کنند و غیبت بیان عیبی که شخص دارد هست و اگر عیب دروغینی به شخص نسبت بدیم که دیگه بهتان و دروغ هست.
روز 8 چله ترک غیبت
💥موارد مجاز غیبت
خب انقدر گفتیم غیبت بده اما حالا میخوایم بگیم در مواردی هم هیچ اشکالی نداره اگه عیب کسی رو بگیم
خب حالا این موردا چی هستن؟؟
1⃣دادخواهی
لا یحب الله الجهر بالسوء من القول الا من ظلم و کان الله سمیعا علیما. 148/ نساء
استثنایی که خداوند در این آیه فرموده –یعنی به کسی که ستم به او شده، اجازه داده که بدی های ستمگر را اظهار کند- به این معنی نیست که مظلوم اجازه دارد تمام بدی های ظالم را به هر نحو اعلام کند و به قول معروف هر چه از دهانش درآمده به او بگوید؛ بلکه به این معناست که کسی که به او ظلم شده، اجازه دارد در همان مورد خاص سکوت نکند و برای گرفتن حقش بدی و ظلم ظالم را با صدای بلند آشکار کند و صفات بد او را که با ظلمش ارتباط دارد، به زبان آورد.
2⃣کمک گرفتن جهت امر به معروف و نهى از منكر
به این معنا که هرگاه فرد گناهی را از مسلمانی ببیند که بر انجام آن اصرار دارد و بداند که اگر غیبتش را بکند آن را ترک میکند و یا گاهى از اوقات انسان به تنهایى نمىتواند جلوى منكر را بگیرد و ناگزیر مىشود از دیگران كمك خواسته یا به مقامات ذى ربط (پلیس و دستگاه قضایى) اطلاع دهد تا به كمك آنها از كارهاى زشت جلوگیرى شود، بنابراین ناگزیر است شخص و محل منكر را معرفى نماید.
💥همچنین اگر انسان در غیاب كسی در نفی كمال و مهارت خاصی از او سخنی بر زبان آورد، ولی قصد کوچک کردن او را نداشته باشد، این عمل او غیبت شمرده نمیشود
همانند نفی مهارت یك پزشك یا ضعیف بودن قدرت علمی یك مجتهد كه در این حالتها غیبت جایز است.
3⃣غیبت جهت هشدار به دوست و دیگران
یعنى اگر انسان ببیند یكى از دوستانش با گروهى در ارتباط است كه به مصلحت او نیست باید او را آگاه کند. به طور مثال، با كسانى معاشرت مىكند كه اگر او را متوجه نكنند به تدریج در اثر رفت و آمد با آنان تحت تأثیر رفتار بد آنها قرار مىگیرد. در این صورت لازم است او را از عیوب آن افراد آگاه سازد تا از روى بصیرت و آگاهى با آنها برخورد كند.
رسول گرامى اسلام (صلّىاللّهعلیه وآله) فرمود:
« آیا از گفتن آنچه در باره فاجر و گناهكار مىدانید خوددارى مىكنید تا مردم او را نشناسند؟ عیوب وى را براى مردم بازگو كنید تا از او كنارهگیرى كنند و برحذر باشند.
4⃣لقب مشهور
اگر كسى به نام و یا لقبى مشهور باشد كه هر چند آن لقب در اصل بیان كننده عیب و نقص اوست ولى با مرور زمان، زشتى آن از بین رفته است به گونهاى كه اگر كسى او را با آن نام یا لقب صدا بزند ناراحت نمىشود، ذكر او با آن نام و لقب مانعى ندارد، مثل اینكه در باره كسى كه كور است بگویند فلان نابینا آمد و یا آن نابینا چنین مطالبى را اظهار كرد ... در این گونه موارد اگر كسى آنان را با این صفت نام ببرد غیبت نیست، زیرا از شنیدن آن ناراحت نمىشوند و كسى هم كه آنها را صدا مىزند در مقام عیب جویى نیست.
5⃣غیبت در مقام مشورت و ازدواج
مورد دیگرى كه غیبت كردن جایز است مقام مشورت است كه اگر كسى در امور مهم شخصى یا اجتماعى از قبیل ازدواج و معامله و عزل و نصب كارمندان و مسئولان با انسان مشورت كند در صورتى كه احتیاج به ذكر نقاط ضعف و عیوب وى باشد اظهار عیب اشكالى ندارد بلكه گاهى لازم نیز هست.
امیرمۆمنان علی (علیه السّلام) فرمود:
«المستشار مۆتمن»؛ كسى كه مورد مشورت قرار مىگیرد باید امین باشد و در مشورت خیانت نكند.
بنابراین، لازم است انسان آنچه مىداند به كسى كه با او مشورت مىكند بگوید تا از روى آگاهى و بصیرت كار خود را انجام دهد و اگر حقیقت را نگوید خیانت در مشورت كرده است.
6⃣غیبت بدعتگذار
اگر كسى مىبیند شخصى گمراه است و مردم را هم گمراه مىكند و مىخواهد بدعتى در دین خدا ایجاد كند، مىتواند از او بدگویى كند تا مردم فریبش را نخورند و در دامش نیفتند.
7⃣غیبت متجاهر به فسق
غیبت افرادی که آشکارا فسق و گناه میکنند نیز از موارد حرمت غیبت استثنا شده است.
از امام باقر(علیه السّلام)روایت شده است كه فرمود:
سه نفرند كه احترام ندارند:
1. كسى كه داراى هوسهاى بدعت آمیز است، 2. زمامدار ستمگر، 3. كسى كه آشكارا معصیت مىكند.[ وسائل الشیعه، ج 12، ص 289، ح 16327]
روز 9 چله ترک گناه غیبت
💥موارد مجاز غیبت
8⃣غیبت شخص یا گروه نامشخص
غیبت در صورتی که از فرد نامشخصی باشد و نام و نشانی از او برده نشود، اشکالی ندارد. مثل این که بگوید: امروز گرفتار نادانى شدم البته به شرطى كه آن شخص بر شنونده معلوم نباشد.
و هرگاه از یک نفر که مردّد بین چند نفر مشخص است غیبت کند حرام است. مثل این که بگوید: یکی از پسران فلانی این عیب را دارد.
كسى كه خود را به دروغ منسوب به کسی کند و از نزدیکان او نباشد .
9⃣ اظهار عیب عالم یا حاكم شرعى كه صلاحیت فتوى و حكم نداشته و متصدى آن شود
تا بدین صورت از فتوا دادن و حكم دادن او جلوگیری شود[معراج السعاده، ص476]، مردم سراغ افراد شایسته و اهل این کار بروند، مثلا بیعدالتی یا اخذ رشوه قاضی یا مسئولی را بیان کند. مشروط بر این که قصد هدایت و راهنمایی مردم را داشته باشد نه این که از روی حسادت یا کینه باشد.
🔟استفتاء
از موارد جواز غیبت استفتاء(پرسش) از حكم شرعى است، به این معنى كه انسان گاهى در مقام سۆال از حكم شرعى ناگزیر مىشود مورد مسأله را بیان كند و در این جا ممكن است نام فرد یا افرادى برده شود كه در این جریان دست داشتهاند و از ذكر نام خود ناراضى باشند. در این گونه موارد اگر مسأله مهم و حیاتى باشد اشكالى ندارد.
البته در این گونه موارد باید تا حد امكان به كنایه و اشاره بسنده كرد مثلا بگوید نظر شما در باره كسى كه پدر یا برادر او بر وى ستم كرده است چیست؟ اما اگر راهى جز اظهار نباشد این گونه غیبتها گناهى ندارد.
روز 10 چله ترک غیبت
💥فرق غیبت و درد دل کردن در چیست؟
ملاک غیبت این هست که ما حرفی رو پشت سر کسی بزنیم که بدونیم اگه بشنوه ناراحت میشه و باعث کوچک و کم اعتبار شدن شخص بشیم پس حتی اگه صرفا برا خالی شدن خودمون بخوایم پشت سر کسی صحبت بکنیم و نقص های اخلاقی شخصیتی و جسمانی فرد رو بیان کنیم، این غیبت هست و گناه داره
اما اگه خب پیش مشاور یا فرد امینی و به قصد مشاوره گرفتن نه غیبت کردن بعضی مسائل رو مطرح کنیم و تا حد امکان اسم طرف رو نبریم و دنبال راه حل برا مشکل باشیم و مجبور به گفتن بعضی سخنان بشویم اشکال ندارد و غیبت نیست.
البته اگه بدونیم واقعا این فرد میتونه ما رو مشاوره کنه نه اینکه خودمون رو گول بزنیم و به اسم درددل و غیبت کنیم.
💥نکته
توجه داشته باشیم اگر از اون فرد اسم نبریم و پیش کسی که کلا اون رو نمیشناسه دردل کنیم غیبت محسوب نمیشه چون از فرد مشخصی صحبت نمی کنیم اما اگر احتمال بدیم فرد اون رو میشناسه و با درددل ما متوجه بشه که منظور ما چه کسی است نباید دربارش حرفی بزنیم.
برگرفته از کانال پیش به سوی خدا در تلگرام @tarkgonah