عنوان | پاسخ | بازدید | توسط |
![]() شهدا را یاد کنیم با یک صلوات |
436 | 26843 | zeinab76 |
![]() *··▪▪••●●::حضورت را با یک صلوات پربرکت اعلام کن::●●••▪▪··* |
387 | 19724 | zeinab76 |
![]() گپ و گفتگوهای خودمونی اعضا در سال 1393 |
1336 | 24931 | dokhtarchadori |
![]() بله یا نه!(سرگــــرمی)!!! |
9795 | 112358 | zahed |
![]() صحنه قیامت |
1 | 1635 | yasebehashti |
![]() انتقام سخت |
0 | 1147 | dokhtarchadori |
![]() ترور سردار سلیمانی |
0 | 1106 | dokhtarchadori |
![]() بچه های پرواز با هم دعای سلامتیو میخونیم... |
300 | 28548 | montazer |
![]() هجرت به مکه |
0 | 1373 | yasebehashti |
![]() دورنماى مسیحیّت |
8 | 2476 | ratin97 |
باید در عوامل پیدایش واقعه کربلا بیاندیشیم نه این که در مصیبت امام گریه کنیم. این کارها (عزاداریها) عوامی است! پاسخ این شبهه چیست؟
انسان عقل دارد، قلب نیز دارد – شناخت دارد، محبت نیز دارد – تفکر دارد، حب و بغض نیز دارد. لذا انسان وقتی میتواند پرواز کند که هیچ یک از این دو بال او را قطع نکرده باشند. مگر اهل بیت(ع) که در عزای حسین بن علی(ع) میگریستند و امام زمان(عج) که میفرماید خون گریه میکنم، (الغیاذ بالله) شناخت نداشتند و از علل و عوامل غافل بودند.
اگر کسی به دنبال شناخت علل و عوامل قتل یکی از عزیزانش چون پدر، مادر، همسر یا فرزند رود، دیگر درغم آنها اندوهگین نشده و گریه نمیکند؟ این چه استدلال بی منطقی است که برای گریه در مصیبت امام حسین(ع) و یارانش می آورند؟! باید دید از چه چیزی ناراحتند و هدفشان چیست؟ قطعاً نگران غصه و گریه من و شما نیستند. بلکه اثری در این گریهها هست که مزاحم اهداف و منافع آنهاست.
اما به یک نکته کلیدی توجه نمایید، شناخت، شرط لازم برای حرکت است، اما شرط کافی نیست و شرط کافی برای حرکت و تبعیت «محبت» است. لذا آدمی الزاماً به دنبال چیزی که می شناسد نمی رود، بلکه به دنبال چیزی که دوست دارد می رود.
چه بسیارند کسانی که مضرات مشروبات الکلی یا مواد مخدر را میشناسند، اما چون دوست دارند و اتفاقاً همان مضراتش را نیز دوست دارند، مصرف میکنند.
امریکا، انگلیس و اسرائیل که تروریسم دولتی را استراتژی خود قرار دادهاند، خودشان میدانند و میشناسند که کار مذموم و جنایت هولناکی است، اما چون دوست دارند، به دنبالش میروند و عمل میکنند و این استراتژی که محبوبشان میباشد را نصب العین قرار داده و تبعیت میکنند.
شیطان نیز خدا را میشناخت، فرعون و نمرود نیز میشناختند، بسیاری از یهودیان معاصر آن زمان، پیامبر اکرم(ص) را میشناختند، بسیاری نیز حضرت علی(ع) را میشناختند و خوب هم میشناختند، اما تبعیت و پیروی نکردند، چون چیزها و کسان دیگری را دوست داشتند، منافعی را دوست داشتند که با این پیروی از دست میدادند.
پس «محبّت» عامل حرکت و «محبوب» سمت و سوی حرکت است. لذا شاهدیم که خداوند متعال در کلام وحی، ضمن آن که آیات بسیاری برای شناخت نازل مینماید، از «محبت» به عنوان انگیزه و عامل حرکت نام میبرد و میفرماید که بگو اگر خدا را دوست دارید، از من تبعیت کنید و نتیجه این تبعیت را نیز همان «محبت» متقابل بیان میدارد:
«قُلْ إِن كُنتُمْ تُحِبُّونَ اللّهَ فَاتَّبِعُونِي يُحْبِبْكُمُ اللّهُ وَيَغْفِرْ لَكُمْ ذُنُوبَكُمْ وَاللّهُ غَفُورٌ رَّحِيمٌ»
ترجمه: بگو اگر خدا را دوست داريد از من پيروى كنيد تا خدا دوستتان بدارد و گناهان شما را بر شما ببخشايد و خداوند آمرزنده مهربان است.
و میفرماید بگو که اجر رسالت، «موّدت» است. و نمی فرماید که شناخت است. چرا که شناخت، شرط لازم است و تا شناختی نباشد، نه محبتی پدید میآید و نه بُغضی. اما شناخت تنها کافی نیست و انسان تابع محبوب شده و به سوی او میرود.
«ذَلِكَ الَّذِي يُبَشِّرُ اللَّهُ عِبَادَهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ قُل لَّا أَسْأَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْرًا إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبَى وَمَن يَقْتَرِفْ حَسَنَةً نَّزِدْ لَهُ فِيهَا حُسْنًا إِنَّ اللَّهَ غَفُورٌ شَكُورٌ» (الشوری، 23)
ترجمه: اين همان [پاداشى] است كه خدا بندگان خود را كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كردهاند [بدان] مژده داده است بگو به ازاى آن [رسالت] پاداشى از شما خواستار نيستم مگر دوستى در باره خويشاوندان و هر كس نيكى به جاى آورد [و طاعتى اندوزد] براى او در ثواب آن خواهيم افزود قطعا خدا آمرزنده و قدرشناس است.
*- لذا دشمنان اسلام و مسلمین میدانند که این موّدت و بالاتر از آن محبّت به خدا، پیامبراکرم(ص)، قرآن کریم، اهل بیت نبوت(ع)، اسلام، مسلمین، بشریت، عقل، عدالت، رحمت و ... است که مسلمانان را بیدار، هوشیار، بصیر و «خواهان» میکند و نه صرف شناخت. و این محبّت است که آنان را در جهت وصال محبوب به حرکت و قیام وا میدارد و نه صرف شناخت.
کسانی که امام حسین(ع) را دوست داشتند، یاریش کردند، نه کسانی که ایشان را میشناختند. مگر مسلمانانی که در مکه و مدینه ماندند و امام را همراهی و یاری نکردند و در واقع از او تبعیت نکردند، امام حسین(ع) و حقانیتش را نمیشناختند؟ مگر بطلان، حماقت و جنایات و یا دائم الخمری و میمون بازی یزید ملعون را نمیشناختند؟
امام حسین(ع) در کربلا فرمود: مگر مرا نمی شناسید، مگر حلال خدا را حرام یا حرام را حلال کرده ام؟ مگر نوه پیامبر و فرزند علی و فاطمه(ع) نیستم؟ مگر قرآن نخواندهاید و ...؟ گفتند: چرا؛ با این همه تصمیم گرفتیم که با تو بجنگیم و تو را بکشیم. پس می شناختند، اما چند دینار یا لبخند فرمانده را بیشتر از خدا، رسول، اهل بیت(ع) و قیامتشان دوست داشتند.
مگر مردم امروز، به ویژه در جهان غرب، استبداد و استکبار امریکا و انگلیس را نمیشناسند؟ مگر از جنایات صهیونیسم بینالملل و رژیم جعلی اسرائیل خبر ندارند؟ مگر نمیدانند که آدم کشی، غصب، بیخانمان کردن ... و بچه کشی جنایات هولناک و غیر قابل اغماضی است؟ به سگ شان چپ نگاه کنید، پلیس را خبر کرده و به دادگاه شکایت میکنند و جبران ضرر و زیان رسیده به سگ را مطالبه میکنند... . پس میشناسند. اما علایق و محبتشان به سمت و سوی دیگری است.
*- پس هم باید امام و امامت و ولایت را شناخت و هم مصادیق این معانی را (ائمه معصومین ع) – هم باید دعوتشان را شناخت و هم باید موانع دعوت را شناخت (دشمن شناسی) – هم باید علل و عوامل رشد و سقوط را شناخت و هم باید مصادیق دیروز و امروز آنها را شناخت.
چنان چه مقام معظم رهبری مکرر تأکید کردند که باید با بصیرت تمام، هم درسهای عاشورا (مثل ایمان، ولایت، عشق، ایثار، مجاهدت، شهادت و ...) را شناخت و هم «عبرتهای عاشورا» را نصب العین قرار داد و باید دید که آن دوران چه شد که با گذشت فقط 50 سال از رحلت پیامبر اکرم(ص) و حدود ده سال از خلافت حضرت امیرالمؤمنین(ع) در همان کوفه، مردم مسلمان، به نام اسلام، یزیدگرا و دنیا طلب شدند و امامشان را با آن وضعیت به شهادت رساندند و هل هله کنان سرهای بریده و اهل بیت اسیر را شهر به شهر گرداندند؟!
پس باید عشق و محبّت را تشدید کرد تا تبعیت و پیروی حاصل گردد. و گریهی حق، ضمن آن که خودش بروز و ظهور محبّت است، زنگارها را از قلب پاک کرده و سبب تشدید محبّت نیز میگردد.
همین عشق و محبت در کنار شناخت صحیح است که تفاوت میان مسلمانیِ اهل بیتی(ع) با مسلمانی خشک، بی روح، صوری و انحرافی امثال سلفیه، طالبان و القاعده را برای اذهان عمومی روشن مینماید.
و البته این مهم نیز فراموش نگردد که برپایی مجالس عزاداری، حفظ و معظم داشتن شعایر است و از همین ناراحتند.