سه برادر بودند که دو نفرشان مدتی مؤذن مسجد بوده و هر کدام هم ده سال به آن کار مشغول بودند.
بعد از فوت برادر اولی، برادر دوم جای او را گرفت تا این که برادر دوم هم فوت کرد، پس از آن مردم نزد برادر سوم رفتند و از او خواستند او هم همانند دو برادرش به اذان گویی بپردازد، اما وی از پذیرفتن اجتناب کرد.
وقتی که اصرار کردند و به او پیشنهاد کردند که پول زیادی به وی خواهند داد، باز از پذیرفتن اجتناب کرد. وقتی با اصرار زیاد مردم روبرو شد به آنان گفت: من اذان گفتن را بد نمی دانم ولی اگر صد برابر پولی را که پیشنهاد می کنید به من بدهید باز نخواهم پذیرفت زیرا این مأذنه جایی است که دو برادر را بی ایمان از دنیا برده است.
وقتی لحظات آخر عمر برادر بزرگترم رسید خواستم بر بالینش سوره یس تلاوت کنم که با نهایت اعتراض و فریاد و نهیب او مواجه شدم. او می گفت: قرآن چیست؟ چرا برایم قرآن می خوانی؟ برادر دوم هم به این صورت در هنگام مرگش به من اعتراض کرد.
از خداوند کمک خواستم که علت این امر را برایم روشن گرداند زیرا آنان مؤذن بودند و این کار از آنان انتظار نمی رفت. یک شب خداوند بر من منت نهاد و در عالم رویا برادر بزرگترم را در حال عذاب دیدم به طرفش رفتم و گفتم تو را رها نمی کنم تا به من بگویی چرا بی ایمان از دنیا رفتی؟
خداوند برای آن که ماجرا را به من بفهماند زبان او را گویا کرد و گفت: ما هرگاه که بالای مأذنه می رفتیم به خانه های مردم نگاه می کردیم و به محارم مردم چشم می دوختیم و خلاصه چشم چرانی باعث عذاب ما در آخرت شد.
Telegram.me/tarkgonah
https://i.instagram.com/313parvaz.ir/
بارها شده است که جوانهای عزیز به ما بیان فرمودند: آن موقعی که دیگر تصمیم میگیریم چشممان را کنترل کنیم و دیگر گناه نکنیم، برعکس، یک کسی با عشوه و رفتار آن چنانی در مقابل ما قرار میگیرد. .
اجتناب یعنی آن لحظه که گناه برایتان فراهم شد، گناه نکنید. آیا اجتناب یعنی این که گناه را برای شما برمیدارند؟! خیر، برعکس، گناه در مقابل شما قرار میگیرد و شما نباید انجام دهید.
. «تَجَنبُ الْمَعَاصِی» یعنی اگر خواستید در مقام مخلصین عالم قدم بگذارید و به سر عظمای حق پی ببرید، گناهان برای شما پشت سر هم یکی، دوتا، ده تا، صد تا، مدام میآیند و شما باید آن قدر قوی باشید که این گناهان را انجام ندهید و از آنها دور شوید.
.
به دست آوردن لقمه حرام در معامله های مختلف، برای شما پیش میآید. پولهای کلان جلوی پای شما قرار میگیرد. گاهی شاید تا آخر عمر هم هیچ احدی نفهمد. زمینه فراهم است، خودتان هستید و پروردگار عالم، اینجاست که باید اجتناب کنید؛ یعنی گاهی معاصی را جایی قرار میدهد که هیچ کس از آنچه که بین شما و خدا میگذرد، خبردار نمیشود.
.
لذا کنز خفی الهی، آیتالله مولوی قندهاری تعبیر بسیار عالی را داشتند. ایشان میفرمودند: به نظر میرسد اتفاقاً گاهی برای انسانی که میخواهد به سمت پروردگار عالم برود و قرب الهی را بگیرد، ابواب ذنب، معاصی و محارم (حرامها) بیشتر باز میشوند. اینجاست که شما باید مراقبه و اجتناب کنید. اجتناب یعنی راه باز است، راحت هم میتوانید گناه کنید.
آشیخ رجبعلی خیاط راحت میتوانست گناه کند. منزل خالی بود، اما خودش میگوید: وقتی آن دختر به من اعلان کرد، وحشت کردم و از منزل فرار کردم.
.
#آیت_الله_قرهی
https://instagram.com/p/8Q1LEMGJV_/
Telegram.me/tarkgonah
شح نفس چیست⁉✳
شح نفس یعنی بخل شدید قلب که با حرص همراه است.
یادمه چند سال پیش در یک کارگاه تفسیر ، استاد وقتی می خواستند این عبارت قرآنی رو معنا کنند و برای اینکه حسابی مطلب جا بیفتد ماجرای جالبی رو نقل کردند.
ایشان می گفتند: چند سال قبل که برای ضبط تفسیر با صدا و سیما همکاری می کردم رسیدم به آیه ای در مورد حجاب
خب مطلب را گفتم وقتی ضبط برنامه تمام شد ، خانمی از آن مجموعه که در مصرف پارچه صرفه جویی کرده بود، آمدند و گفتند امکان دارد چند لحظه وقتتان را بگیرم؟
گفتم: بفرمایید.
گفت:حاج آقا من نمازهایم قضا نمی شود، روزه هایم را می گیرم، سعی می کنم به کسی ستم نکنم، سعی می کنم دل کسی را نشکنم، دعای کمیل و ندبه ام را تقریبا همیشه می خوانم، غیبت نمی کنم، دروغ نمی گویم، تهمت نمی زنم، بد کسی را نمی خواهم و ... اما این یکی را نمی توانم و به موهایش اشاره کرد. گفت این یکی را کوتاه بیایید من واقعا نمی توانم از بچگی در محیطی بزرگ شده ام که به این شکل بوده و واقعا واقعا نمی توانم از آن دست بردارم
گفتم: می دانی فرق ما با خدا چیست؟
گفت: متوجه نمی شوم؟
گفتم فرق ما اینه که اگر یکی بیاید بگوید از بیست تا کاری که به من گفته اید من نوزده تای آن را دقیق و درست انجام می دهم اما این یکی را نمی توانم شما از این یکی بگذر، ما می گوییم خب می شوی نوزده، نوزده هم برادر بیسته. قبول عالی تموم شد برو اما می دانی خدا چه می گوید؟
خدا می گوید اونو نمی خوام این مهم نیست اون یکی برام ارزش نداره و ... می گوید من فقط همین یکی که می گویی برایم مهم است !
گفت: خب چرا خدا چنین می کند؟
گناه
گفتم: حکمت خدا اقتضا می کند انسان ها برای زندگی در این دنیا شرایط متفاوتی داشته باشند قبول دارید انسان ها از نظر شرایط خانوادگی، روحیات و استعدادها، محیط و ... با هم فرق دارند؟
انسان به این دنیا آمد تا در فرصت این دنیا کامل شود مثل کلکسیونی از خوبی ها، اشرف مخلوقات شود راه رسیدن به آن جایگاه دوری از رذایل و کسب فضایل است که توسط دین به ما معرفی شده.
حالا انسان ها با توجه به محیطی که در آن به دنیا می ایند تربیتی که در خانواده می شوند خصوصیاتی که اصطلاحا ارثی هستند، مدرسه ای که می روند، معلمان و اساتیدی که خواهند داشت، دوستانی که در آینده با آنها نشست و برخواست می کنند و ... یک سری صفات خوب و بد را ممکن است بدون زحمت داشته باشند.
مثلا یک نفر در یک خانواده ای هست که اینها تمام صفات خوب را دارند اما دروغ می گویند، یکی دیگر در یک خانواده ای رشد کرده که همه ی خوبی ها را دارند اما دزدی می کنند، یکی دیگر همه ی خوبی ها اما غیبت می کنند، یکی دیگر در خانواده و شرایطی ست که زود عصبانی می شوند، یکی دیگر همه ی خوبی ها را دارد اما متکبر است، یکی همه ی خوبی ها را دارد اما حجاب ندارد، یکی همه ی خوبی ها را دارد اما چشم چران است، یکی دیگر همه ی خوبی ها را دارد اما کینه ای ست، یکی دیگر همه ی خوبی ها را دارد اما ترسو ست، یکی دیگر همه ی خوبی ها را دارد اما اسراف کار است ، یکی همه ی خوبی ها را دارد اما فحش می دهد و ...(واضح است که مثالها برای تقریب به ذهن است وگرنه معمولا مجموعه ای از خوبی ها و بدی ها وجود دارد.)
...
ادامه شح نفس✳👇
یعنی یک نفر با توجه به همه ی آنچه شاید دست خودش نبوده و برایش زحمتی نکشیده یک سری خوبی ها را حاضر و آماده دارد می ماند.
اصلاح چند مورد که نفس او بر آن صفت بخیل و حریص شده (شح نفس) و دست برداشتن از آن چند مورد برای او بسیار سخت است یا لااقل به راحتی دیگر ویژگی ها که حاضر و آماده در او بودند نیست.
خب به نظر شما بندگی انسان در کدام ویژگی ها و صفات او مشخص می شود؟ آنچه که به دلیل شرایط حاضر و آماده در او بوده یا آن چند ویژگی که در او حاضر و آماده نبوده بلکه نفس او بر آن بدی خو گرفته و راحت از آن دست برنمی دارد و کنار گذاشتنش مجاهده با نفس می طلبد ضمن اینکه احتمالا محیط پیرامون هم با آن صفات خو گرفته باشند و انسان را به باقی ماندن در آن صفت ناپسند ترغیب و به خاطر ترک آن ملامت می کند؟
در حقیقت برای ترک این صفت زشت، هیچ انگیزه ای جز خدا ندارید نه نفس آن را می پسندد نه خانواده نه محیط پیرامون و نه گاهی فضای حاکم بر شهر و کشور و دنیا و فقط یک چیز هست و ان اینکه می دانی این دستور خداست، برای خداست، و فقط خدا می پسندد.
برای ترک چنین صفتی ست که می توانید بگویید: خدایا همه مرا ملامت می کنند برای انجام آنچه رضایت توست، خانواده ام، دوستانم، فامیل، غریبه ها، حتی خودم هم خوشم نمی آید بلکه برایم بسیار سخت است نفسم با آن خو گرفته و بسیار بر آن بخیل و حریص است و از آن دست برنمی دارد من فقط و فقط به خاطر توست که آن را ترک می کنم زیرا فقط تو خدای منی و از بین آنچه برایم عزیز است تو عزیز ترینی
اینجاست که بندگی انسان ثابت می شود
اینجاست آن عمل ابراهیمی که انسان را خلیل می کند
این است معنی عملی و والای لا اله الا الله
و من یوق شح نفسه فاولئك هم المفلحون
منبع :
کتاب آشنایی با قرآن
telegram.me/tarkgonah
مردی به طواف کعبه اشتغال داشت، در همان جا به زن نامحرمی نگاه نامشروع کرد.
حضرت علی(ع) او را در آن حال دید، با دست ضربه ای به او زد و به این ترتیب او را مجازات کرد.
او در حالی که دستش را بر صورتش نهاده و بسیار ناراحت بود به عنوان شکایت از علی (ع) نزد عمر بن خطاب آمد و ماجرا را گفت.
عمر در پاسخ او گفت:
« قد رای عین الله و ضرب ید الله؛ همانا چشم خدا دید و دست خدا زد.»
.
منبع:
النهایه ابن اثیر، ج 3 ص 332 * المصنف، عبد الرزاق الصنعانی، ج 10، ص 410 * کنز العمال، ج 5، ص 462
Telegram.me/tarkgonah
منظور از با گوشه چشم آن است كه شيطان ملعون گاهي انسان را وسوسه مي كند و مي گويد:
يك لحظه به اين نامحرم بنگر و فوري چشمت را برگردان! كه همين كار باعث نگاه هاي بعدي و مقدمه گناهان بزرگ تر خواهد شد.
Telegram.me/tarkgonah
برای کسب محبت خدا، خودت را توبیخ کن که «چرا عاشق خدا نیستی؟
✳
پناهیان: دربارۀ محبت خدا باید خیلی فکر کنیم، سخن بگوییم و مطالعه کنیم. همانطور که وقتی آب در معرض تابش نور خورشید قرار میگیرد، کمکم گرم میشود و ذرّات وجودش به آسمان میرود، ما اگر خودمان را در معرض حبّ الله قرار دهیم، محبت خدا وجودمان را گرم خواهد کرد؛ به این میگویند «توجه»، وقت گذاشتن و ذکر خدا.
وقتی ما سرِ نماز نمیتوانیم خودمان را به خدا متصل کنیم، باید مثل آبی که خودش را در معرض تابش نور خورشید قرار میدهد خودمان را در معرض عنایت پروردگار قرار دهیم و منتظر باشیم که خدا دلِ ما را ببرد و روح ما را به سوی خودش بکشاند. وقتی انسان خودش را در معرض مفهوم حبّ الله قرار میدهد، کمکم دلش هوس میکند، و پیش خود میگوید: «ای کاش من عاشق و محبّ خدا بودم!» یعنی احساس دوری از خداوند اذیتش میکند و دلتنگ میشود.
• یکی از راهها برای اینکه محبِ پروردگار شوی همین است که آرزو کنی که ای کاش محبت خدا در دلم بود و از دست خودت ناراحت شوی که چرا من عاشق خدا نیستم. به خودت نهیب بزنی که بایست قلبِ من حرم خدا باشد و غیر خدا را در آن ساکن نکنم؛ الْقَلْبُ حَرَمُ اللَّهِ فَلَا تُسْكِنْ حَرَمَ اللَّهِ غَيْرَ اللَّه (امام صادق(ع)، جامع الاخبار/ ص 185) پس یکی از راههایش این است که خودمان را تقبیح و توبیخ کنیم که «چرا سرشار از محبت خدا نیستیم؟ چرا عاشق خدا نیستیم؟!»
امام کاظم(ع) میفرماید: «اینکه خودت را مذمت کنی، از چهل سال عبادت بالاتر است؛ ذَمُّكَ لِنَفْسِكَ أَفْضَلُ مِنْ عِبَادَتِكَ أَرْبَعِينَ سَنَة»(کافی/ ج 2/ ص 73) آرزوی خوبیها و تحقیر بدیها خودش یک راه خوب برای سیر و سلوک است. اگر کسی به جایی نرسید یقین بدانید که برای «توبیخ نفسش» کم وقت گذاشته و خوبیها را آرزو نکرده است.
و منظور اصلی از خوبیها همین «حبّ الله» است.
لازم نیست برای اینکه محب خدا شوید کارهای دیگر را ترک کنید، مثلاً به دنبال کسب روزی و پول در آوردن نروید، در این بحث از «دل» صحبت میکنیم نه از عمل. دلِ ما باید مدام به یاد خدا باشد و در عینِ حال امور دنیایی خودمان را هم انجام دهیم. باید به امور دنیایی مثل کار، روابط خانوادگی و اجتماعی خودمان کاملاً مسلط باشیم، ولی حواسمان به خدا باشد؛ مثل یک رانندۀ حرفهای که به ترمز و کلاچ و دنده مسلط است ولی همۀ حواسش به راه و هدف است.
درست است که باید به امور دنیایی مسلط باشیم ولی بحث بر سر این است که «دلت کجاست و عاشق چیست؟» این دل نباید عاشق دنیا باشد. خداوند به حضرت داود(ع) میفرماید: من شهوات را برای ضعفاء (بندگان ضعیف) قرار دادهام (یعنی بندگان ضعیفی که دلخوشی آنها در دنیا به شهوات است)
پس تو خودت را درگیر شهوات نکن و مواظب باش که دلت را دنبال شهوات نیندازی و بپرهیز از اینکه قلبت به چیز کوچکی از شهوات تعلق خاطر داشته باشد. اگر دلت دنبال شهوات برود، کمترین عقوبتی که نصیبت خواهم کرد این است که شیرینی محبتم را از دلت برمیدارم. حلیه الاولیاء/ ج 10/ ص 20
Telegram.me/tarkgonah
گناهان دام هایی است که شیطان به وسیله آنها انسان ها را شکار میکند و بندها و طنابهایی است که با آنها انسانها را به بند میکشد و البته طناب ها هم رنگارنگ و ضخیم و نازک است و شیطان هر کسی را با نوع خاصی فریب میدهد؛ اگر ایمان کسی قوی باشد با طناب ضخیم و اگر ضعیف باشد با طناب باریک، او را به بند میکشد.
در روایات وارد شده «حفّت النّار بالشّهوات»[1] آتش جهنم با لذّتها و شهوتها پیچیده و در هم آمیخته است؛ به این معنی که درون دام، آتش و بیرون، جام شهوت است انسان به طمع جام شهوت به دام شعله میافتد. چنانکه: «حفت الجنه بالمکاره»[2] بهشت با سختیها پیچیده شده است، یعنی بهشت در درون سختیها و محنتها وجود دارد. درون، دام محبت و بیرون، جام محنت و سختی است.[3]
در بسیاری از روایات، انسان، از دامهای شیطان برحذر داشته شده، امام صادق(ع) به یکی از اصحاب خود میفرمایند: «يا ابن جندب! إنّ للشيطان مصائد يصطاد بها، فتحاموا شباكه و مصائده...»
اى عبد اللَّه بن جندب! شيطان را دامهايى است كه با آنها شكار مىكند، پس خود را از دامها و تلههاى او نگاه داريد.[4] .
امام سجّاد در صحیفه سجّادیّه از دامهای و فریبهای شیطان به خداوند پناه برده و میفرمایند: .
خدایا! ما از وسوسههای شیطان رانده شده و حیله و نیرنگها و دلبستگی به آرزوها و نویدها و فریبها و دامهای او به تو پناه می بریم.[5] .
برخی از چیزها در روایات به عنوان دام شیطان معرفی شده است که به برخی از آنها اشاره میکنیم:
1-خواهشهای نفسانی و تعلّقات مادّی
2-نگاههای ناپاک و آلوده
3-کبر و خود پسندی
4- اعتماد به نفس از پاکی و انجام ندادن گناهان
5-گفتگو با زنان نامحرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
[1]. نهج البلاغه، خطبه 176
[2]. همان
[3]. تفسیر موضوعی قرآن کریم، ج10، ص318.
[4]. الحیاه، ج1، ص418.
[5]. صحیفه سجادیه، دعای هفدهم
Telegram.me/tarkgonah🌹🌹
امام صادق (ع) مي فرمايد: چه بسا نگاه هايي كه غصه هاي طولاني را در پي دارد . ميدان آستانه تحريك چشم از بقيه حواس بيشتر است و بيشترين تحريكات حسي را دريافت مي كند و اين دل است كه بعد از نگاه به كار مي افتد يعني آنچه را ديده ، مي بيند ، دل طلب مي كند و چون امكان رسيدن به آنچه ديده شده فراهم نمي شود ؛ افسردگي و رنجوري عايد انسان مي شود .
.
نگاه هاي آلوده، مسموم و شهوت انگيز، آتش درون را شعله ور مي سازد كه فرايند و محصولي جز فحشا، سياهي دل؛ مشكلات و نارسايي هايي اجتماعي، نخواهد داشت.
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
👉https://instagram.com/p/8gZPtuGJTI/
سمرة بن جندب ، يك اصله درخت خرما در باغ يكي از نصارا داشت . خانه مسكوني مرد انصاري كه زن و بچه اش در آن جا به سر مي بردند. هماندم در باغ بود. سمره گاهي مي آمد و از نخله خود خبر مي گرفت ، يا از آن خرما مي چيد.
و البته طبق قانون اسلام ، حق داشت كه در آن خانه رفت و آمد نمايد و به درخت خود رسيدگي كند.
سمره هر وقت كه مي خواست برود از درخت خود خبر بگيرد، بي اعتنا و سرزده داخل خانه مي شد و ضمنا چشم چراني مي كرد. صاحب خانه از او خواهش كرد كه هر وقت مي خواهد داخل شود، سرزده وارد نشود. او قبول نكرد. ناچار صاحبخانه به رسول اكرم شكايت كرد و گفت :
اين مرد سرزده داخل خانه من مي شود، شما به او بگوييد بدون اطلاع و سرزده وارد نشود تا خانواده من قبلاً مطلع باشند و خود را از چشم چراني او حفظ كنند.
رسول اكرم ، سمره را خواست و به او فرمود:فلاني از تو شكايت دارد، مي گويد تو بدون اطلاع وارد خانه او مي شوي و قهرا خانواده او را در حالي مي بيني كه او دوست ندارد. بعد از اين اجازه بگير و بدون اطلاع و اجازه داخل نشو، سمره تمكين نكرد.
.
فرمود: پس درخت را بفروش ، سمره حاضر نشد. رسول اكرم قيمت را بالا برد، باز هم حاضر نشد. بالاتر برد، باز هم حاضر نشد، فرمود: اگر اين كار را بكني ، در بهشت براي تو درختي خواهد بود باز هم تسليم نشد. پاها را به يك كفش كرده بود كه نه از درخت خودم صرف نظر مي كنم و نه حاضرم هنگام ورود به باغ از صاحب باغ اجازه بگيرم .
.
در اين وقت رسول اكرم فرمود: تو مردي زيان رسان و سختگيري و در دين اسلام زيان رساندن و تنگ گرفتن وجود ندارد. بعد رو كرد به مرد انصاري و فرمود: برو درخت خرما را از زمين درآور و بينداز جلو سمره . رفتند و اين كار را كردند. آنگاه رسول اكرم به سمره فرمود: حالا برو درختت را هرجا كه دلت مي خواهد بكار.
منبع: داستان راستان
📩راه های ارتباطی
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
پیامد نگاه هایی که کنترل نشد
.
يک روز سرد و برفي، در خياباني بد مسير منتظر تاکسي بودم که خودرويي از کنارم عبور کرد و چند متر جلوتر متوقف شد. با عجله جلو رفتم تا سوار شوم اما باورم نمي شد راننده اين خودرو دختري جوان باشد. با دستپاچگي پرسيدم مستقيم؟ او با لبخندي سرش را تکان داد و گفت: چون هوا خيلي سرد است شما را تا سرچهارراه مي رسانم.
من با خوشحالي سوار شدم و ما راه افتاديم. در طول مسير لحظه اي که ناخودآگاه نگاهم به سمت اين دختر خانم برگشت متوجه شدم او هم مرا زير نظر دارد. ديگر نتوانستم نگاهم را کنترل کنم و به اين ترتيب بود که بازنده بازي دو چشم شدم. آزيتا آن روز مرا تا نزديک خانه مان رساند و پرسيد: شما دانشجو هستيد؟
خودم را جمع و جور کردم و در حالي که به چشمانش خيره شده بودم برايش توضيح دادم که تازه يک ماه است فارغ التحصيل شده ام. سرتان را به درد نياورم به همين سادگي، دختر دانشجويي که خانواده پولداري هم دارد دلم را ربود و در روياهايم فکر مي کردم خيلي خوش شانس هستم. من با اصرار از خانواده ام خواستم به خواستگاري آزيتا بروند و آن ها نيز که به اين امر رضايت نداشتند از ترس آبروي شان قبول کردند. پدر اين دختر خانم هم طبق خواسته تنها دخترش نظر موافق خود را اعلام کرد و قرار شد خرج و مخارج مراسم عقدکنان را ما بدهيم و در عوض آن ها جشن عروسي باشکوه و مجللي در آينده برگزار کنند. شايد باورتان نشود تحت تاثير حرف هاي آزيتا که مي گفت اگر خودم را توي دل پدرش جا دهم، ده برابر اين پول ها را به دست خواهم آورد با هزار زحمت ۲ وام بانکي گرفتم و حدود سه ميليون تومان هم از برادرم قرض کردم تا مراسم عقدکنان برگزار شود.
اين بار سنگين کمرم را در ابتداي راه زندگي خميده کرد اما خيلي زود فهميدم اشتباه کرده ام و احساساتم به بازي گرفته شده است؛ چون بعد از آن همه دردسر متوجه شدم نامزدم با پسرخاله اش سر و سري داشته. آن ها قبلا همديگر را دوست داشته اند و به خاطر اختلافات مادران خود نتوانسته اند با هم ازدواج کنند و جالب اين که آزيتا پس از ازدواج پسر خاله اش با دختر ديگري فقط براي اين که خودي نشان بدهد مرا براي ازدواج انتخاب کرده است. ولي حال از آن جا که پسرخاله او همسرش را طلاق داده، به تعهداتي که با هم داريم پشت پا زده است و بدون برو برگرد طلاق مي خواهد....
📩را های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
نگاه نکردن به نامحرم فایده ای هم دارد؟
.
اینکه ما به نامحرم نگاه نکنیم و چشم خود را از گناه حفظ کنیم علاوه بر اینکه تاثیر زیادی بر بالا بردن شخصیت دارد و ارزش اجتماعی ما را بالا می برد فواید دیگری نیز دارد :
.
اول ـ رهای قلب از حسرت. کسی که چشم خود را برای دیدن نامحرم آزاد می گذارد حسرتش بیشتر می گردد، آنچه را چشم به قلب انتقال می دهد مضر واقع می شود، چون چشم چیز هایی را می بیند که رسیدن به آن در مقدور شخص نیست، او نمی تواند صبر کند و این نهایت رنج است.
.
دوم ـ چشم پوشیدن از نامحرم قلب را نورانی و روشن می سازد و این درخشش حتی در چشم، روی و دیگر اعضای بدن نمایان می گردد، این عمل به قلب قوت، ثبات و شجاعت می بخشد، خداوند متعال قدرت بصیرت را با قدرت حجت و استدلال همگام به او می بخشد.
.
امام حسن علیه السلام می فرماید : پیروان هوا و هوس کسانی هستند که؛ اگر قاطر ها آنها را پایمال کنند و زیر پای اسب ها شوند، باز هم سایه ی معصیت در دل هایشان است، خداوند از این ابا می ورزد که کسی را خوار و ذلیل کند مگر کسانی را که نا فرمانی او را می کنند.
.
سوم ـ ترک نگاه به نامحرم یک خوشحالی روانی به قلب می دهد که از لذت نظر به نامحرم به مراتب خوبتر و زیباتر است، چون این شخص با دشمن خود یعنی شیطان قهر نموده، شهوت خود را لبیک نگفته و بر نفس خود غالب آمده است.
.
انسان وقتی به خاطر خدا از لذت های زود گذر چشم می پوشد و شهوت خود را مهار می کند ، خداوند در عوض برایش خوشی ها و لذت های کامل تری را نصیب می گرداند.
📩را های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
اگر ناموس خودت بود چه می کردی؟🔴🔻
.
روزی پیامبر (ص) در میان اصحاب خود بودند که جوانی وارد شد و با جسارت تمام، خطاب به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم گفت: ای محمّد، به چه حقّی، چشم چرانی را ممنوع و آزادی را از ما سلب کرده ای؟
اصحاب خواستند او را ادب کنند و تندی اش را پاسخ دهند، ولی پیامبر نگذاشت و سپس از جوان پرسید:
آیا تو مادر و خواهر داری؟
جوان گفت: بلی، چطور؟ فرمود:
آیا دوست داری کسی با دید شهوت به آنها نگاه کند؟
جوان گفت: خیر، ابداً.
پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم فرمود:
پس آن چه برای خود نمی پسندی، در حق دیگران نیز انجام نده و مپسند.
جوان آگاه شد و عذر خواهی کرد.1
ـــــــــــ
ابوبصیر به امام صادق علیه السّلام عرض می کند: زنی از کنار مردی می گذرد، آن مرد، به پشت سر آن زن نظر می کند، آیا این کار مرد، اشکال دارد؟ حضرت فرمود:
آیا یکی از شما خوش دارد که به اهل و خویشان او بنگرد؟
عرض کرد: نه، فرمود:
پس برای مردم، راضی باش، آن چه را که برای خودت می پسندی.2
منابع:
1. غزالی، کیمیای سعادت. نگاه پاک (بررسی نگاه به نامحرم، مرزها و آثار آن)
2. وسائل الشیعه، ج۱۴، ص۱۴۵
📩راه های ارتباطی با ما
👉Telegram.me/tarkgonah
👉kik : 313parvaz
👉instagram : 313parvaz.ir
👉http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
نامحرم فقط تو کوچه بازار نیست همین جا تو گوشیامون عکس و کلیپ های آنچنانی و همینجا توی اینستا متاسفانه شاهد چشم چرانی های نتی هستیم. .
براى کنترل نگاه از گناه راهکارهایى وجود دارد که مهمترین آنها عبارتند از:
.
1- خداباورى: اعتقاد به خدا و یقین داشتن به این که انسان در محضر او است و خدا ناظر بر تمام احوال و درون آدمى است، به انسان کمک مىکند نگاه خود را کنترل نماید. امام صادق(ع) مىفرماید: «فروبستن چشم از گناه میسّر نیست مگر این که انسان عظمت و جلال پروردگار را در قلبش دیده باشد».
از امام على(ع) سؤال شد: توانایى بر کنترل چشم چگونه حاصل مىشود؟ فرمود: «این که خود را تحت قلمرو سلطان آگاه از همه مسائل بدانى و تسلیم او باشى».(2)
.
2- توجه به آثار فروبستن چشم: اگر انسان بداند کنترل نگاه چه آثار و برکاتى دارد، قطعاً به ادامه آن تشویق خواهد شد. آثار و فوائدى که بر چشم پوشى مترتب است، عبارتند از:
الف) راحتى دل: کسى که چشمش را فرو بندد، دلش را آرام کرده است.
با چشم چرانى انسان احساس آرامش نمىکند، زیرا آنچه دیده میبیند، دل به سوی آن روان میشود.
زدست دیده و دل هر دو فریاد هر آن چه دیده بیند، دل کند یاد
امیرمؤمنان(ع) مىفرماید: «کسى که چشمش را فرو بندد، دل را آسوده کند».(3)
احساسات و غرایز شهوانى تمام نشدنى و سیرىناپذیر است و نفس اماره انسان را به بدى و زشتى هر چه بیشتر وادار مىکند.
امام على(ع) مىفرماید: «کسى که چشم فرو بندد، دلش را صفا داده است».(4)
ب) کشف حقایق: رسول اکرم(ص) مىفرماید: «چشمتان را فرو بندید تا شگفتیها را ببینید».(5)
ج) شیرینى عبادت را حس کردن: پیامبر مىفرماید: «مسلمانى چشم خود را از زن نامحرم فرو نمىبندد مگر آن که خداوند شیرینى عبادتش را در دل او ایجاد مىکند».(6)
د) پاداش اخروی
ادامه دارد ....
📩را های ارتباطی با ما
👉 Telegram.me/tarkgonah
👉 kik : 313parvaz
👉 instagram : 313parvaz.ir
👉 http://line.me/ti/p/%40vfv4503p
👉 313parvaz.ir
ادامه پست قبل ...
.
#راهکارهای_کنترل_نگاه
3- توجه به پیامدهای چشم چرانى: کسى که بداند چشم چرانى چه پیامدهاى ناگوارى دارد، قطعاً به ضرر خود اقدام نخواهد کرد و نگاهش را کنتزل خواهد کرد.
چشم چرانى، زاینده گناهان و از ترفندهاى شیطان است. امام علی(ع) مىفرماید: «چشمها کمینگاه شیطان است».(8)
رسول اکرم(ص) مىفرماید: «کسى که چشمش را از حرام پر کند، خداوند روز قیامت چشمش را از آتش پر خواهد کرد، مگر آن که توبه کند و برگردد».(10)
در روایت دیگر مىفرماید: «نگاه تیرى از تیرهاى مسموم شیطان است».(11)
حضرت مسیح(ع) فرمود: «از نگاه به نامحرم بپرهیزید که بذر شهوت و رشد دهنده فسق است».(12)
4- راندن افکار شیطانى: براى کنترل نگاه، باید اندیشه را از نفوذ افکار شیطانى دور نگه داشت، زیرا گام نخست در انحراف، فکر کردن درباره آن است. امام على(ع) مىفرماید: «کسى که در باره گناه بسیار بیندیشد، سرانجام به آن کشیده خواهد شد».(13)
5- پرهیز از عوامل تحریکزا: تخیّلات تحریک کننده، رفت و آمد در جاهایى که نامحرم است، گفت و گو با نامحرم، دیدن فیلمها و عکسهاى مبتذل، زمینه را براى چشم چرانى فراهم مىکند.
6- دقت در دوستیابى: بررسىها نشان مىدهد که نوجوانان، اوّلین قدمهاى انحراف و تباهى را به کمک دوستان ناباب برداشته، سپس در سراشیبى سقوط قرار گرفتهاند.(14) آلودگى و انحراف، به سرعت از طریق دوستان نا اهل به افراد پاک و سالم سرایت مىکند و چشم چرانى از این قاعده مستثنا نیست.
امام على(ع) مىفرماید: «از معاشرت با مردم فاسد بپرهیز که طبیعت تو، ناخودآگاه ناپاکى را از طبع آنها دریافت مىکند».(15)
7- ازدواج: یکى از راههاى مؤثر در کنترل نگاه، ارضاى صحیح غریزه جنسى از طریق ازدواج است. رسول خدا(ص) مىفرماید: «اى گروه جوانان! هر یک از شما که قدرت ازدواج دارد، حتماً اقدام کند، زیرا این بهترین وسیله است که چشم را از نگاههاى آلوده و عورت را از بى عفتى نگه میدارد».(16)
8- تقویت اراده: چشم چرانى اگر به صورت عادت در آمده باشد، همچون ویژگیهای طبیعى و ذاتى، دامنه دار و پر نفوذ مىگردد و به صورت طبیعت دوم در مىآید. در این حال رهایى از این عادت ناپسند، نیاز به تصمیم و عزمى راسخ دارد. آن چه در شروع کار مهمّ است، خواستن و انگیزه داشتن است. براى مبارزه با چشم چرانى باید دو کار انجام گیرد:
الف) به خواسته نفس پاسخ مثبت داده نشود،
ب) عادت پسندیدهاى جایگزین گردد و خود را به کارهاى پسندیده مانند مطالعه کتاب و ورزش مشغول سازد